انتظاری که من از قاضی خود داشتم

(‎3 صفحه – از 63 تا 65 )


خلاصه ماشینی: “ولی اگر بخواهیم در جامعه‌ کنونی این جمله را بررسی نماییم باید دقت نظر بیشتری شود و اگر از سوی قضات محترم در جامعه با سعه صدر به گفته‌های متهمان خود توجه‌ نمایند نتیجه مطلوب‌تری خواهند گرفت از طرفی،افراد جامعه با مسائل قضا آشنایی‌ زیادی ندارند مگر کسی که وکیل بگیرد می‌تواند با حدودی حق و حقوق خود را به‌ دست‌آورده باشد در غیر این صورت،نمی‌داند آیا آن حکمی که به او ابلاغ می‌شود واقعا حق‌ است یا ناحق،برای مثال،یک پرونده‌ای‌ اعتراض زده می‌شود و می‌رود تجدید نظر،در یک دادگاه همطراز می‌بیند هنوز یک هفته از آن نگذشته است جواب داده‌اند البته این را هم‌ بگویم که پرونده اتهامی اینجانب نماینده بند 3،از دادسرای عمومی تهران شعبه کارمندان‌ دولت است که واقعا قاضی پرونده نسبت به‌ اینجانب یک طرفه حکم صادر نمود که تا آخر عمرم دیگر نمی‌توانم کمر راست نمایم،تمام‌ انسانها که خطا کار نیستند واقعا این را باید قبول کرد به خدایی که تمام انسانها را خلق‌ کرده است قسم یاد می‌کنم که حدود سی و پنج‌ سال از اخذ عمر گرفته‌ام با کنون هیچ خلافی‌ مرتکب نشده‌ام و تمام زندگیم در ورزش بوده‌ چون یک ورزشکار بودم همان طور که گفتم‌ انسان جایز الخطاست و بنده هم تحت تأثیر دوستان ناباب قرار گرفتم و چک خود را در اختیار آنان قرار دادم که سوء استفاده‌هایی شد که حالا باید جریمه آن را بکشم و ناراحت هم‌ نیستم چیزی جالب‌تر هم این است که کسی‌ واقعا مفهوم آزادی را نمی‌فهمد مگر زمانی که‌ دچار مشکلی بشود تا قدر آن را بداند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code