طلاق و اثرات روحی و روانی آن بر کودکان و نوجوانان و نقش آن در گسترش بزه دیدگی

نویسنده : حسنی، علیرضا ؛

(‎6 صفحه – از 24 تا 29 )


خلاصه ماشینی: “پروفسور”لئوته‌”که در شناخت و ارزیابی‌ عوامل جرم‌زا بسیار سختگیر است،می‌نویسد: «آمار و ارقام درباره ارزیابی نقش جرم‌زایی‌ خانواده‌های نابسامان موب گردیده که‌ جرم‌شناسان به‌قاطعیت آن اذعان نمایند و خانواده نابسامان را در گروه عوامل جرم‌زا قرار دهند و حال آنکه در روزکار ما به نظر می‌رسد که از هم پاشیدگی خانواده‌ها فقط در بعضی‌ از اشخاص متعلق به آنها مؤثر و واجد خصوصیات جرم‌زایی است که اولا در شخصیت آن افراد استعداد مجرمانه و آثار معین آن وجود داشته باشد و درثانی این افراد از عوامل گوناگون ثمربخش فامیل که آنان را در مسیر فضایل و ملکات اخلاقی سوق دهد و از منهیات و از سیئات باز دارد محروم مانده‌ باشند. کانون به‌هم‌ریخته خانواده که در آن،اتفاق و توافق والدین وجود ندارد عامل غیر قابل‌ درمان برای کودکان کم سن و سال خواهد بود و عواقب شوم آن در جوانی و بزرگسالی نیز محسوس خواهد بود “دیوید ایراهمسن‌”در این خصوص در کتاب‌”روان‌شناسی کیفری‌”می‌نویسد: «می‌توان به‌آسانی درک کرد که یک محیط عصبی و پرفشار خانوادگی جلوی رشد احساسات کودکانه و استعدادهای سازنده‌ای‌ را که ممکن است کودک بالقوه دارا باشد می‌گیرد،در محیطی که ناامنی ایجاد ناامنی‌ می‌کند. و درصورتی‌که‌ کودک حساسیت داشته در مقابل این نوع‌ محیط عاطفی به شکل مخالف واکنش نشان‌ دهد،کاملا ممکن است که به بزهکاری‌ نوجوانان و حیات مجرمانه به هنگام بلوغ‌ طلاق یعنی از بین رفتن‌ قسمت بزرگی از زندگی‌ بچه‌ها،بچه‌ای که پدر و مادرش از هم جدا می‌شوند سرخورده شده و همیشه‌ از این می‌ترسد که مورد سرزنش و تحقیر دیگران‌ قرار گیرد و همه او را به‌عنوان بچه‌ای که درست‌ تربیت نشده نگاه کنند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code