آیات الاحکام (بخش جزا)

نویسنده : حیدریان، محمدرضا ؛

(‎5 صفحه – از 34 تا 38 )

خلاصه ماشینی: “»/}قرار دارد و در آیه بعد خداوند می‌فرماید{/«و الذین یرمون ازواجهم»/}که در مورد تهمت زدن به زنان شوهردار است؛از مجموعه آیات این مطلب بدست می‌اید کهمنظور از محصنات زنان پاکدامن و عفیفه مدنظر است؛خواه شوهردار باشند و خواه بدونشوهر،بنابراین اگر کسی به زنان پاکدامن تهمتناروا بزند،خواه شوهردار باشد و خواه اینکه بدونشوهر اگر ادعای او بدون اقامه شاهد باشدمحکوم به حد خواهد شد. چنانچه حضرت امام(ره)می‌فرمایند: «و اما غیر العفیف فان کان متظاهرا بالزنا او اللواطفلاحرمه له فلا حد علی القاذف و لا تعزیر»اماکسی که عفیف نیست؛بدان معنا که متظاهربه عمل شنیع زنا و لواط است قذف او حرمتیندارد و بر قاذف او نه حدی جاری خواهد شد ونه تعزیری»(خمینی ج 2،ص 427،مسأله3)و در مبانی نیز آمده است:«اذا جاهر الفاسقبفسقه فلا حرمه له و لا غیبه. »زمانی که شخصفاسق تجاهر به آن فسق داشته باشد،دارایحرمت نخواهد بود و از آن جهت که حرمتیبرای او وجود ندارد در نتیجه اشکالی در قذف اونیز نخواهد بود»(مومن،ص 447)چنانچه درروایت هارون بن جهم از امام صادق(ع)آمدهاست:اذا جاهر الفاسق بفسقه فلا حرمه له و لاعیبه»(حر عاملی،ج 8،ص 604) چنانچه در ماده 146 قانون مجازات اسلامیآمده است: «قذف در مواردی موجب حد می‌شود که قذفکننده بالغ و عاقل و مخار و دارای قصد باشد وقذف شونده نیز بالغ و عاقل و مسلمان و عفیفباشد. بیهقی نیشابوری نیز به موروثی بودن این حقاشاره کرده و متذکر این حقیقت می‌گردد که حقبه وراث نسبی برمی‌گردد نه به وراث سببی:«حد القذف موروث یرثه کل من یرث المال منذوی الانساب دون الاسباب و اذا طالب احدهمبالحد فلا اقیم له»(بیهقی،ص 520) موارد سقوط حد قذف سؤالی که در این فراز قابل طرح و بررسی است،اینکه آیا حد قذف قابل اسقاط است؟ براساس ماده 161 قانون مجازات اسلامی حدقذف در چهار مورد ساقط می‌شود: 1-هرگاه قذف شونده قذف‌کننده را تصدیقنماید.”