ماهیت حقوقی وصیت تملیکی

نویسنده : حسینی، سید محمد باقر ؛

(‎5 صفحه – از 39 تا 43 )

خلاصه ماشینی: “این پنج نظریه به صورت مختصر از کتاب«وصیت»تالیف این نویسنده نقل شده و درپایان نظر مورد قبول ایشان که نظری پسندیدهمی‌باشد،در آخر بیان می‌گردد: اول)نظریه ملک تام منجر:طبق این نظریهوصیت تملیکی ایقاع معلق بر موت موصی استو به محض موت موصی،ملکیت موصی به بطورکامل و منجز و بدون دخالت هیچ عامل دیگر،به موصی له منتقل می‌شود ولو اینکه موصی لهاطلاعی از جریان وصیت و موت موصی نداشتهباشد. 21 سوم)نظریه حق تقدم:بنابراین نظریه،وصیت تملیکی اولا ایقاع معلق بر موت موصیاست؛ثانیا وقتی که موصی فوت کرد برایموصی له با استناد به قصد یکطرفی موصی یکحق مالی بوجود می‌آید که از نوع حق تقدم استمانند حق تحجیر؛ثالثا در صورت امتناع موصی لهاز رد و قبول،دادگاه او را ملزم به اعلام رد و قبولخواهد کرد؛رابعا مالکیت عین موصی به پس ازموت موصی تعلق به ورثه موصی دارد ولی حقتقدم موصی له محفوظ است و در واقع موصی لهنسبت به موصی به مانند مرتهن نسبت به عینمرهونه حق تقدم دارد و می‌تواند در صورت عدمتادیه دین،از عین وثیقه برابر مقررات،استیفایحق کند. 22 چهارم)نظریه ملک ان یملک:طبق ایننظریه وصیت تملیکی ایقاع معلق بر موت موصیاست و وقتی که موصی فوت کرد،برای موصی لهبه استناد قصد یکطرفی موصی له یک حق مالیو سلطه مالکانه ناقص بوجود می‌آید،سلطه‌ایکه طعم مالی دارد و می‌تواند در جزء ارقام ماترکباشد و صاحب این سلطه یا ذیحق از راه اعلامرضا باید مالکیت خود را به سرحد کمال برساند. ماده 833 نیز از ادلهایقاع بودن وصیت تملیکی است:زیرا اگر وصیتتملیکی عقدی مانند عقود دیگر باشد،به صرفایجاب نباید تعهدی برای ایجاب‌کننده و قائممقام او(وراث موصی)بوجود آید و بالنتیجه بایدورثه موصی قبل از اعلام قبول موصی له بتواننددر موصی به هرگونه دخل و تصرفی که بخواهندبکنند و لزومی ندارد که برای امتناع موصی لهاز اظهار قبول،عرضحال به دادگاه بدهند و الزامخوانده را به اظهار قبول یا رد بخواهند.”