خسارت دادرسی (بررسی تحولات قوانین و رویه قضایی)/ قسمت پایانی

نویسنده : فضلعلی، محمد هادی ؛

(‎11 صفحه – از 10 تا 20 )


خلاصه ماشینی: “(22) اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی که با تغییر و تحول در نظام قضایی مشروعیت رویه های سابق به دیده ی تردید نگریسته می شد، رویه ی قضایی در مورد استحقاق محکوم له بر مطالبه ی خسارت دادرسی و جواز صدور حکم به نفع وی (هم چون بسیاری از امور دیگر) دچار تزلزل گردید؛ به طور مثال در پرونده ی شماره 70/310/10 اصل خواسته، مطالبه حق الوکاله ای بوده که خواهان – آن گونه که مدعی است – جهت وصول حق خود ناچار به پرداخت آن شده و دادگاه بدوی نیز دعوای خسارت را پذیرفته است ولی شعبه ی دهم دیوان عالی کشور، دادنامه ی صادره را بدین استدلال که مطالبه ی حق الوکاله ی وکیل جواز شرعی ندارد، نقض کرده است. (ماده 518 قانون آیین دادرسی مدنی ) بند اول : خسارت ناشی از اقامه دعوای واهی الف- مطابق اصل سی و چهارم قانون اساسی، دادرسی حق افراد است و همه افراد حق دارند برای رسیدن به مطالبات خود به دادگاه مراجعه کرده و دادخواهی نمایند؛ اما آیا این حق، حقی مطلق است و آیا اشخاص می توانند به بهانه داشتن این حق و اعمال آن، به طور نادرست مبادرت به اقامه دعوا کنند و به دیگران ضرر برسانند؟ پیش تر نظریات مختلف رادر این باب ملاحظه کردیم و گفتیم که مطابق اصل چهلم قانون اساسی هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار غیر قرار دهد، لذا اگر کسی به طور ناروا دعوایی را طرح کند و در نتیجه آن به خوانده دعوا خسارتی وارد کند، مقصر شناخته می شود و باید خسارات وارده را جبران نماید.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code