نقد و تحلیل ماهیت حقوقی وصیت
نویسنده : صادقی، محمد ؛
(4 صفحه – از 80 تا 83 )
خلاصه ماشینی: “بدین معنا که عقد از تراضی دو اراده تشکیل میشود و مخاطب ایجاب میتواند با ابراز رضایت خویش،تشکیلدهنده ساختمان یک عقد باشد و نیز میتواند با رد کردن آن،از شکلگیری قرار داد جلوگیری نماید و بدین ترتیب ایجاب،باطل و بلااثر میشود؛در حالی که در ابقاع،انشای یک اراده به تنهایی کافی است و نیازی به الحاق اراده شخص دیگری نیست؛همچنان که در ابراء و طلاق چنین است، با دقت در ساختار وصیت میتوان دریافت که قبول موصیله میتواند موجب اثر بخشی ایجاب موصی شده و مال را داخل ملکیت خود نماید و از سوی دیگر،رد او نیز اراده موصی را بلااثر میکند. پس، چرا در وصیت تملیکی که مالی به ملکیت موصیله در میآید،قبول او(چه به عنوان رکن تشکیل دهنده عقد و چه به عنوان شرط تملیککننده مال)لازم است،اما در وصایت که موصی مکلف به انجام مورد وصیت است،قبول او نقشی ندارد؟ میتوان گفت،در وصیت عهدی ما با یک وظیفه شرعی مواجه هستیم،نه یک تکلیف حقوقی صرف؛و همین دلیل شارع، با اعمال سختگیری بیشتر،نقش اراده وصی در تحقق وصیت را کمرنگ ساخته است چرا که اگر موصی آزاد بود که پس از مرگ موصی و آگاه شدن از وصیت،آن را رد کند،فرزندان صغیر موصی و یا واجبات مالی و بدنی او بدون سرپرست مانده و موصی نیز دیگر در قید حیات نیست تا شخص دیگری را وصی تعیین نماید. نتیجهگیری: ملاحظه که در وصیت تملیکی به نفع اشخاص نامعین و وصیت عهدی،بنا بر نظر مشهور فقها و صراحت مقنن،تردیدی در خصوص عقد بودن آن پیش نمیآید؛ و اختلاف نظر صرفا در ماهیت وصیت تملیکی به نفع شخص معین باقی میماند که این اختلاف نیز ریشه در عقاید مختلفی است که نسبت به نقش قبول در وصیت دارد به گونهای که اگر جزء وصیت باشد،عقد و اگر شرط تحقق ملکیت باشد، ایقاع بودن این عمل حقوقی محرز میشود.”
آخرین دیدگاهها