عرف معیاری شایسته در تفسیر عبارات قرار داد

نویسنده : اصغری، رضا ؛

(‎3 صفحه – از 85 تا 87 )


خلاصه ماشینی: “اساسا عرف در نظام حقوقی ما دارای نقش و تأثیر مهمی در تعیین نوع و حدود تعهدات قراردادی‌ است؛چنانکه در مواد متعددی از قانون مدنی‌ به عنوان یک ملاک تفسیری مددرسان‌ قاضی،در رفع ابهام از قرارداد بوده و وضع ماده‌ (224)نیز در همین راستا صورت گرفته‌ است. (8) -گفتار دوم:حمل معانی عرفیه بر الفاظ عقود(موضوع ماده 224 قانون مدنی) چنانکه پیشتر اشاره شد،در بسیاری از قراردادها عدم آشنایی منعقد کنندگان آن با یکی از شرایط صحت عقد به موجب ماده(190) قانون مدنی،قصد و رضای‌ طرفین است که در صورت‌ فقدان شرط،عمل‌ منعقده باطل و کان لم یکن خواهد بود. ماده(224)قانون مدنی متضمن‌ نزدیکترین تفسیر به قصد مشترک طرفین‌ است؛زیرا افراد در انعقاد قراردادها اصولا از همان زبان و درک معمول در زندگی روزانه‌ خود استفاده می‌کنند و لذا مناسبترین معیار تبیین و تعیین معانی الفاظ قراردادشان،ادراک‌ عرفی از آن واژه‌هاست. ماده(224)قانون مدنی یکی از مصادیق‌ بارز پیروزی این قانون از نظریه«اراده ظاهری و اعلام شده»است؛از آنجا که به دلیل عدم‌ امکان رسوخ و نفوذ به ما فی الضمیر افراد،این‌ قصد درونی فقط با استفاده از مبرزات خارجی‌ قابل کشف است،اداره ظاهری به عنوان‌ اماره‌ای بر قصد مشترک طرفین،مناط تفسیر قرار گرفته و درک عرفی از الفاظ،راهگشای‌ رفع ابهام از قرارداد گردیده است. عرف‌ اساسا عرف در نظام حقوقی ما دارای نقش و تأثیر مهمی در تعیین نوع و حدود تعهدات‌ قراردادی است؛چنانکه در مواد متعددی از قانون مدنی به عنوان‌ یک ملاک تفسیری مددرسان‌ قاضی،در رفع ابهامی از قرارداد بوده و وضع ماده(224)نیز در همین راستا صورت گرفته است.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code