تأملاتی در باب مستدل بودن احکام دادگاهها

نویسنده : صالحی راد، محمد ؛

(‎22 صفحه – از 17 تا 38 )


خلاصه ماشینی: “حال از توجه به یکی از آرای ثانوی دیوان عالی کشور مشخص می‌شود که چگونه‌ بی‌دقتی در این امور و صدور قراری غیرمستدل موجب اطاله دادرسی شده است: «ملاحظه می‌شود آقای قاضی محترم صادرکننده حکم تعمق لازم در رأی صادر از این شعبه نفرموده‌اند تا رفع نقص نمایند چه آن‌که منظور این بوده که اگر قتل اتفاق‌ نیفتاده و فوت مرحوم… «رأی اصراری شماره 56/11/7/68 هیأت عمومی دیوان عالی کشور» دادگاه باید اعمالی را که شروع به جرم تشخیص داده ذکر کند تا معلوم شود که اعمال‌ مزبوره از مقدمات عمده و مهم است تا شروع به جرم باشد یا از مقدماتی است که‌ ارتباطی با وقوع جرم نداشته،و به غیر این ترتیب حکم نقض می‌شود. لذا شرط تحقق این جرم احراز علم متهم به کذب بودن اظهارات منتشره و احراز سوء نیت‌ خاص او در اضرار به غیر یا سوء نیت در تشویش افکار عمومی است ولی اعمال ماده بر موردی که صرفا متضمن اظهار مطالب غیرمنطبق بر واقع باشد و دادگاه سوء نیت را به طریقی مستدل و مقبول تبیین نکرده باشد،چیزی جز استدلال‌نمایی نیست.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code