استراتژی عدم تعهد و آثار آن در روابط بین المللی


نویسنده : قوام، سید عبدالعلی؛

(‎10 صفحه – از 121 تا 130 )

خلاصه ماشینی: “از سالهای اولیه تشکیل جنبش عدم تعهد ابرقدرتها مساعی لازم بعمل‌ آورده‌اند تا بنحوی از انحاء از یکپارچگی و وحدت کامل میان اعضای آن‌ جلوگیری بعمل آورند زیرا اتخاذ استراتژی مزبور از سوی بسیاری از کشورهای جهان سوم با سیستم موازنهء قدرتی که آمریکا و شوروی در قالب‌ بلوک بندیها خواهان برقراری آن بوده‌اند مباینت داشته است تا آنجا که‌ وزیر خارجه وقت آمریکا(دالس)اظهار داشت«آنها که با ما نیستند بر علیه ما میباشند»بعبارت دیگر از نظر آمریکا عدم وابستگی به بلوک‌ غرب به مفهوم خصومت ورزیدن بر علیه منافع این کشور و مقابله با آن‌ تلقی میشد. گرچه شوروی در کنفرانس کشورهای آسیائی و افریقائی که در 5591 در باندونگ اندونزی برگزار شد شرکت نکرد ولی این کشور کوششهای زیادی بعمل آورد تا علیرغم عدم تمایل چین،در اجتماع بعدی‌ (باندونگ دوم)که قرار بود در سال 6591 در جاکارتا برگزار شود شرکت نماید. جنبش عدم تعهد در دور نگهداشتن بسیاری از کشورهای جهان سوم‌ ازرقابت قدرتهای بزرگ موفقیتهائی چشم‌گیر داشته بنحویکه عدم همکاری‌ دولتهای غیرمتعهد در چهارچوب اتحادیه‌های نظامی با ابرقدرتها باعث‌ کاهش قابل توجه تشنجات بین‌المللی شده است و در بسیاری از موارد جنبش توانسته است«دتانت»(تشنج‌زدائی)را جایگزین جنگ سرد کند. راه حل برای آنکه غیرمتعهدها بتوانند در چهارچوب نظام دو قطبی استراتژیها و سیاستهائی را برگزینند که درجهء وابستگی آنها را به ابرقدرتها به حداقل‌ ممکن رساند و این دولتها را از بحرانها و تشنجات بین‌المللی بری سازد،ضروریست: اولا یک تصفیهء کامل در میان اعضای جنبش بعمل آمده و دولتهائی‌ که سعی دارند بنحوی از انحاء وابستگی خود را بیکی از دو بلوک حفظ نمایند کنار گذاشته شوند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code