مفهوم «سیاست حقوقی» در رویّۀ قضایی بین المللی


نویسنده : سیفی، سید جمال؛ نویسنده مسئول : رضادوست، وحید؛

(‎20 صفحه – از 61 تا 80 )

چکیده:
هم‌واره روایت غالب در حقوق بین‌الملل این بوده است که محاکم بین‌المللی با قواعد «عینی» حقوقی روبه‌رو هستند که باید آن‌ها را بی‌کم‌وکاست بر موارد انضمامی اعمال کنند. مطابق این نظرگاه، اصول و قواعد حقوق بین‌الملل را نباید «تفسیر به رای» کرد و همیشه باید «بی‌طرفانه» به قضاوت پرداخت. نوشتار حاضر ضمن تبیین معرفت‌شناسانه‌ی اعمال قاعده‌ی انتزاعی بر مورد انضمامی، به دفاع از این اندیشه می‌پردازد که «تفسیر بی‌رای» وجود ندارد و همیشه مفروضاتی فراحقوقی به فهم و تفسیر قاعده جهت می‌دهند. بر این اساس می‌توان از مفهوم «سیاست حقوقی» در حقوق بین‌الملل پرده برداشت؛ مفهومی که تاکنون چندان محلّ مداقّه نبوده است و در بهترین حالت با «سیاست قضایی» یکی انگاشته شده است. سیاست حقوقی در حقوق بین‌الملل حامل این پیام است که به ازای هر مسئله‌ی حقوقی، تنها یک «پاسخ درست» وجود ندارد و هیچ محکمه‌ای نمی‌تواند با صرف اعمال مکانیکی قواعد حقوقی بریده از واقعیّت‌های جامعه‌ی بین‌المللی، تقصیر را بر گردن دیگرانی بیندازد که حقوق را ایجاد کرده‌اند. باید همیشه در خاطر داشت که خطّ فارق میان «حقوق موجود» و «حقوق در حال شکل‌گیری»، نه امری موضوعه بلکه امری نظری و در نتیجه، سیّال است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code