کمین

نویسنده : مقدسی، فاطمه ؛

(‎3 صفحه – از 41 تا 43 )


خلاصه ماشینی: گذشتم و بالاخره خود را به خانم وکیل رساندم که طی یکی دو سال اخیر اغلب با دادن سوژه برخی پرونده های استثنایی اش به من کمک قابل توجهی کرده بود. ازطریق مطبوعات راجع به موضوع این پرونده خبردار شدی یا این که اونو میشناسی؟ چند ماه پیش یکی دو نامه به دفتر مجله فرستاده بود. پریروز یکی از دوستای صمیمیش خبر دستگیری و تشکیل دادگاهش رو داد و خواهش کرد اگه می شه توی دادگاه امروز شرکت کنم و یه کاری واسش انجام بدم . اگه اون بچه بمیره عملا تنها شاهد پرونده رو از دست دادیم . تو گفتی خیلی چیزا رو از زندگیش واست توی اون نامه نوشته بود. یک مرد ٤٦ ساله ، یک زن ٢٤ ساله و جوانکی ٢٠ ساله بود که بر اساس خصوصیات چهره و طرز حرف زدنش در دادگاه متوجه شدم که او «سیاوش » همان جوانی است که اولین بار با مهسا طرح دوستی ریخته و بعد از اجرای آن نقشه شیطانی، دختر بی گناه را مجبور به فرار از خانه و پیوستن به گروه آن ها کرده است .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code