تحلیل ماده (265) قانون مدنی
نویسنده : حسینی، سید نیما ؛
(3 صفحه – از 49 تا 51 )
خلاصه ماشینی: “در این که دادن مال به دیگری امارهی وجود دین به اوست و پرداخت کننده باید دلیل برائت ذمه خود را ارائه نماید تا بتواند مال را استرداد کند،یا صرف اثبات دادن مال از طرف دهنده به گیرنده جهت استرداد آن کافی است و گیرندهای که مدعی اشتغال ذمهی پرداخت کنندهی مال بوده ،باید دلیل بیاورد و گرنه محکوم به استرداد است، فی مابین حقوقدانان اختلاف وجود دارد که این اختلاف ریشه در رویهی قضایی ایران دارد. در این مقالهی هر چند مختصر، بدوا دیدگاه حقوقدانانی را که صرف اثبات پرداخت مال و اخذ آن توسط گیرنده از جانب دهنده را جهت استرداد در صورت عدم وجود دین کافی دانسته و گیرنده را موظف به اقامهی دلیل در خصوص اشتغال ذمهی پرداخت کننده میدانند، بررسی کرده سپس نظر حقوقدانان مخالف را که پرداخت یا دادن چیزی به دیگری را امارهی وجود دین دانسته و دهنده را موظف به اقامهی دلیل در خصوص برائت ذمه خود میدانند، بررسی می کنیم و در نهایت به نتیجهگیری میپردازیم. این در مرحله واقع است که بر اساس آن و در بحث مطروحه برای اثبات اینکه کسی به کسی مدیون نیست (امر عدمی مطلق) نیاز به ارائه دلیل نیست، ولیکن با قبول دادن مال به دیگری همان طور که در ماده (265) قانون مدنی آمده دیگر استناد به این اصل جایگاه اصولی و قانونی ندارد.”
آخرین دیدگاهها