ریشه های نقض قوانین

نویسنده : آفنداک، خلیل ؛

(‎6 صفحه – از 54 تا 59 )


خلاصه ماشینی: “قانون ارزش است و ارزش‌ پدیده قانون‌شکنی به سان‌ سایر پدیده‌های علوم‌ انسانی و اجتماعی علل و عوامل متعدد و متفاوتی‌ دارد که هر کدام به نوبه‌ خود و یا در کنار دیگر علت‌ها موجب بروز رفتار و گفاری می‌شود که نتیجه‌ آن نقض یکی از قوانین و مقررات جزیی،مدنی، اقتصادی و… نقض قانون از طرف مأمورین دولت مستخدمین دولت،از بالاترین مقام دولتی‌ گرفته تا پایین‌ترین فرد آن از لحاظ سلسله مراتب‌ همواره به عنوان و نشانه نظام محسوب شده‌ و رفتار و کردار و گفتار اینان برای مردم در بینش و تفکرشان نسبت به نظام،مقررات و اصول‌ حاکمیت،مؤثر واقع شده و بر این اساس اگر آنان‌ را در گفتار و افعال خود صادق،مفید به قانون، عادل در اظهار نظر و قضاوت،منطقی در تصمیمات بیابند،مردم نیز چنین عمل کرده و در نهایت امید به اجرای مقررات رفته رفته در ذهن‌ مردم بیشتر و بیشتر می‌شود. ادارات و ارگان‌های دولتی می‌بایستی اولا نهایت سعی خود را در جذب نیروهای خود که برای‌ اعمال حاکمیت و یا تصدی وظیفه عمومی، استخدام می‌شوند به عمل آورده و از افراد واجد صلاحیت بهترین افراد را از نظر تخصص و تعهد و پای‌بندی به قوانین و هنجارهای مورد قبول‌ عدم تأمین نیازهای مادی‌ زندگی،موجب ناامیدی از آینده و عدم امکان ایجاد شرایط مناسب برای‌ زندگی شده و تعادل‌ روانی انسان‌ها را به‌ خصوص پدران خانواده و جوانان را مختل کرده و به‌ نظر می‌رسد این نقطه، سرآغاز تمایل و کشش به‌ سمت رفتارهای ناقض‌ قانون می‌شود.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code