نگاهی تطبیقی به جرم تحریک در قوانین کیفری

نویسنده : میر محمد صادقی، حسین ؛

(‎4 صفحه – از 3 تا 6 )


خلاصه ماشینی: “مطابق مادهء(504)،که در قانون تعزیرات‌ مصوب سال 1362 مشابهی نداشت: «هر کس نیروهای رزمنده یا اشخاصی را که به‌ نحوی در خدمت نیروهای مسلح هستند تحریک مؤثر به عصیان،فرار،تسلیم یا عدم‌ اجرای وظایف نظامی کند،در صورتی که قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی‌ در مقابل دشمن را داشته باشد،محارب‌ محسوب می‌شود و الا،چنانچه اقدامات وی‌ مؤثر واقع شود،به حبس از دو تا ده سال،و در غیر این صورت،به شش ماه تا سه سال حبس‌ محکوم می‌شود. هرگاه تحریک مؤثر با سوءنیت خاص،که‌ به موجب ماده عبارت است از«قصد براندازی‌ حکومت یا شکست نیروهای خودی»،انجام‌ شده باشد،فرد تحریک‌کننده در هر حال با اعمال یک ضابطهء شخصی و بدون توجه به‌ نتیجهء حاصله از تحریک،محارب محسوب‌ می‌شود و به مجازات آن جرم محکوم خواهد تحریک مهم و اساسی به قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی درهرحال و بدون توجه به نتیجهء حاصله مجازات محاربه را در پی دارد. مطابق این‌ بند:«هر نظامی که در مقابل دشمن داخلی یا خارجی،نظامیان یا اشخاصی را که به نحوی‌ در خدمت نیروهای مسلح هستند اجبار یا تحریک به فرار یا تسلیم یا عصیان نماید یا به‌ هر صورت دیگر موجبات اجبار یا تحریک‌ دیگران را فراهم سازد،در صورتی که این کار را به منظور براندازی نظام و همکاری با دشمن‌ انجام دهد و علم به تأثیر آن در براندازی‌ داشته باشد،در حکم محارب است و در غیر این صورت به پنج تا پانزده سال حبس محکوم‌ می‌شود». این ماده جانشین مادهء(10)قانون تعزیرات‌ مصوب سال 1362 شده است که خود تحریک مهم و اساسی بدون قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی در صورت مؤثر واقع شدن در عصیان،فرار،تسلیم یا عدم اجرای وظایف موجب حبس از دو تا ده سال می‌شود.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code