تاثیر تغییر بنیادین اوضاع و احوال بر اجرای معاهدات بین المللی(قسمت پایانی)

نویسنده : اعرابی، هومن ؛

(‎4 صفحه – از 69 تا 72 )


خلاصه ماشینی: “عمده این تحول بنیادین به‌ قول ایسلند عبارت بود از توسعه چشمگیر تکنولوژی صید ماهی از(1961)تا(دهه‌ 70)دیوان در مورد ادعای ایسلندچنین نظر داد که:«حقوق بین‌المللی می‌پذیرد که تغییر بنیادین در اوضاع و احوالی که طرفین را مصمم به پذیرش یک عهدنامه نموده است‌ چنانچه منجر به تبدیل میزان تعهد تحمیل‌ شده توسط آن به صورت فاحش باشد،می‌تواند تحت شرایط خاص زمینه‌ای را جهت استناد به‌ خاتمه یا تعلیق معاهده در اختیار طرفی قرار دهد که از آن متأثر شده است. » (2)-کنوانسیون حقوق معاهدات وین‌ مصوب(1969)(11):ماده(62)این‌ کنوانسیون تحت عنوان«تغییر بنیادین اوضاع‌ و احوال»چنین مقرر می‌دارد: «1-تغییر بنیادین اوضاع و احوال که‌ با توجه به اوضاع و احوال موجود در زمان انعقاد یک معاهده به وقوع پیوسته باشد و مورد پیش‌بینی طرفین واقع نشده باشد،نمی‌تواند به عنوان زمینه‌ای برای خاتمه معاهده یا خروج‌ از آن مورد استناد قرار گیرد؛مگر آنکه: الف:وجود آن اوضاع و احوال،مبنای‌ اساسی رضایت متعاهدان به متعهد گردید نسبت به معاهده را تشکیل دهد؛ ب:اثر تغییر عبارت باشد از تبدیل فاحش‌ میزان تعهداتی که هنوز باید به موجب معاهده‌ اجرا شود. دیدیم که عرف بین‌الملل‌ بنا بر تأیید قاطع دیوان بین‌المللی دادگستری‌ در دو قضیه معروف مناطق آزاد و صلاحیت‌ شیلات،امکان حق خروج از معاهده را به صورت یکجانبه در صورت بروز تغییر بنیادین در اوضاع و احوال زمان انعقاد معاهده‌ می‌پذیرد و برای حصول این حق فسخ یکجانبه‌ ضرورت دارد که اولا،تغییر صورت گرفته‌ دارای ابعاد وسیع باشد و به قول کنوانسیون‌ وین تعهدات را از بنیان تغییر دهد و ثانیا، اوضاع و احوالی را می‌توان در این مورد ملاک‌ قرار داد که وجود آنها مبنای اصلی رضایت‌ متعاهدان به پذیرش تعهدات معاهده‌ به حساب آید.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code