نقد و بررسی یک نظریه از جرم شناسی رادیکال(19): تفکر مجدد الغاءگرایی(2) یا لغو مجازات حبس
نویسنده : توماس، جیم ؛ بویلفیلد، شارون ؛ مترجم : گودرزی، محمدرضا ؛
(18 صفحه – از 142 تا 159 )
خلاصه ماشینی: “یکی از آثار به جای مانده پرسشی است به این صورت که آیا تمایزی بین استدلال علمی و فلسفی وجود دارد یا لازم است که وجود داشته باشد؟اگر تمایزی وجود دارد آیا رد کردن مواضع فلسفی در همان روشهایی که در آن نظریههای علمی میتواند رد شود امکانپذیر است؟و آیا پاسخ به این سؤالات اثر و نتیجه مستقیمی بر تصمیمات تعیین شدهء توسط حقوقدانان عدالت کیفری،که متمایل به اثرپذیری به وسیله فشارهای اجتماعی و مالی هستند دارد؟آیا فلسفه اخلاقی آزادیخواهی(که ما باید راوالز و هابرماس را مشمول آن بدانیم)واقعا آنقدر تحلیل رفته است که هیچ بنایی در زمینه ارایه پیشنهادی مبنی طرفداری از الغای مجازات حبس نساخته است؟دوهان باید به هرکدام از این پرسشها پاسخ مثبت بدهد،اما مشکلات ضمنی باقی است. اما آیا ما باید همه زندانها را کاهش دهیم یا به سادگی محدودیت در پروندههایی که بیش از اندازه بزرگاند ایجاد کنیم؟او به دنبال استدلالی برای موارد رسمی است در عین حال دریچهای بر روی امکانات بعدی باقی میگذارد و به عبارت دیگر او اینگونه استدلال میکند که ما نیاز به آن داریم که پروندهها بهطور قانعکنندهتری ساخته شوند چرا مجازات نتواند موجه باشد. مهمترین تفاوت آن است که الغاءگرایان همانند مشاهدات هاوکین(1976)به این نتیجه رسیدهاندکه بدون نگرانی در مورد اثبات فرضیهها یا مشکلات عملی روزمرهشان،نتیجهگیریها الزامآور است،و آن زمانی است که واقعگرایی الغاءگرایان جدید بدون لفاظی منجر به توسعه نظری و عملی بصیرتها خواهد شد و آنها باید جایگزین فریادهای گوشخراشی شوند که به منظور تخریب دیوار زندانها به کار برده میشوند و با پیشنهادهای واقعگرایانه نیاز به حفاظت جامعه از بدترین غارتگران را به رسمیت بشناسند و این در حالی است که جایگزینهایی را برای سایر موارد هم به وجود آورند.”
آخرین دیدگاهها