تحول واکنش اجتماعی در قبال بزهکاری اطفال

نویسنده : حجتی، سید مهدی ؛

(‎32 صفحه – از 9 تا 40 )


خلاصه ماشینی: “به صورتی بوده است که از شدت و خشونت و اعمال اقدامات تنبیهی خشن به تدریج به‌ سوی انعطاف و تحولی نو باتوجه به یافته‌های علوم مختلف جنایی،گام برداشته و بدین واسطه امروزه طرق مختلفی باتوجه به این دستاوردها برای انجام یک واکنش‌ اجتماعی مناسب پیشنهاد می‌گردد که از مباحث مهمی از حقوق جزا و سایر مطالعات‌ اجتماعی معاصر نشأت می‌گیرد از جمله این دستاوردها می‌توان به این موارد اشاره نمود که:طفل باید طوری‌ مجازات شود که در روحیه او اثر نامطلوبی بر جای نگذارد و اینکه در مجازات،هدف‌ سازندگی یا بازساختن طفل بر هدف کیفری رجحان داشته باشد و اینکه نوع مجازاتها طوری انتخاب شود که ضمن ایجاد رعب در طفل و اقران او،باعث شود طفل بزهکار دیگر گرد اعمال مجرمانه نگردد. به‌عنوان مثال،اعمال مجازات شلاق که علمای حقوق و جرم‌شناسان از آن به‌عنوان‌ یک مجازات ترذیلی یاد می‌نمایند؛لکهء ننگی بر دامن طفل و نوجوان تلقی شده،که از نظر وی هیچ‌گاه از این لکهء ننگ رفع اثر نمی‌گردد،چرا که،خود را همواره در نگاه جامعه‌ و اطرافیان خویش موجودی پست و حقیر شمرده و در مقابل نگاههای سؤال برانگیز دیگران به شدت تحقیر شده و نهایة دچار عقده حقارت می‌گردد و چه بسا در آینده‌ای‌ نه چندان دور از آنان مجرمی بالفطره ساخته شود که به هیچ روی قابل کنترل نباشند،از طرفی دیگر نیز عده‌ای از روان‌شناسان را عقیده بر آن است که عمل خلاف قانونی را که‌ طفل یا نوجوان مرتکب می‌گردد،صرفا جهت نشان دادن روح شجاعت و شهامت خود به همکلاسها و رفقایش می‌باشد و لذا شلاق هرچند که در بدو امر بسیار زجرآور تلقی‌ می‌گردد ولی سبب آن می‌گردد که طفل یا نوجوان شلاق خورده بعدها همان شلاق را مایه فخر و ابراز شجاعت قرار داده و به آن مباهات کند و در نتیجه آثار چنین‌ مجازاتی،پایهء ارتکاب جرایم بعدی خواهد بود.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code