حقوق اساسی در دوران مطلق گرایی (با تاکید بر دوره ی پیش از انقلاب 1789 فرانسه و پیش از انقلاب مشروطیت ایران)


نویسنده : عباسی، بیژن؛

(‎8 صفحه – از 143 تا 150 )


چکیده:
سخن از حقوق اساسی در دوران پیش از جنبش قانون اساسی شاید کمی دور از ذهن به نظر برسد.ولی با اندکی ژرف‌اندیشی می‌توان به حاکمیت حقوق اساسی یعنی وجود حق و تکلیف برای حکومت نیز در این دوره پی برد. در این عهد،حاکمیت به کسی تعلق دارد که آن را برگرفته از خداوند می‌داند.بنابراین او نه در برابر مردم بلکه تنها در برابر خدا مسئول است.قدرتش نامحدود و پیروی از او همانند فرمانبرداری از خدا واجب است.همه‌ی قوا در دستان او متمرکز است وی با دادن فرمان‌های شاهانه به قانونگذاری می‌پردازد،خود و زیردستانش آن را اجرا می‌کنند و مردم نیز ناچار به پیروی از مقررات رئیس کشور هستند.در صورت بروز دعوا یا مناقشه‌ای این شاه یا گماشتگان وی هستند که به‌ دادرسی و رسیدگی امر می‌پردازند.البته قدرت شاه به علت استقرار حاکمیت الهی و اجرای آموزه‌های وی یاد شده در دین‌ و مذهب رسمی کشور،وجود عرف‌ها و رویه‌های اساسی به یادگار مانده از پیشینیان وی و وجود طبقه‌ی اشراف و روحانیت گاه نسبی می‌گردد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code