سنجش عقل تفسیری
نویسنده : آقایی، کامران؛
(24 صفحه – از 487 تا 510 )
چکیده:
اين جستار به تحليل مفهوم تفسير حقوقي میپردازد. اشاره شده است که تفسير داراي دو معناي عام و خاص است. تفسير در معناي عام عبارت از نظريه فهم است و اين فهم هم طبيعت و جهان را شامل میشود و هم کششهاي انساني را در برمیگيرد. چشمانداز مذکور به اين ديدگاه میانجامد که فهم موضوع همواره به کمک يک نظريه صورت میگيرد. به اين تعبير که ما به موجب يک ديدگاه يا لااقل در يک چشمانداز ويژه با موضوع شناخت مواجه میشويم. در دانش حقوق فهم قانون به اين معنا است که کدام دليل قانونگذار رابه وضع قاعده برانگيخته است. در اینجا است که به واژه عقلانيت میرسيم. منطق معرفت طبيعت، عبارت از فهم علت است و در حقوق عبارت از فهم دليل است. در نتيجه در حقوق تعريف تفسير عبارت میشود از فهم عقلانيت قانوني يا متن. اما عقلانيت شأني تاريخي دارد که در اين نوشتار به دو دوره باستان و مدرن تقسيم شده است. در دوره باستان عقلانيت انسان بخشي از عقلانيت کل يا جهان است و بنابراين خويشتن را به اين عقلانيت کلي متصف میکند. به عکس در مدرنيته اين عقلانيت کلي فرو میپاشد و جايگاه علوم انساني بيشتر در وضعيتي تجربي و فرضي قرار میگيرد. اين دو نگرش دو گونه رهيافت و در نتيجه دو گونه تفسير به همراه میآورد که در اين و جيزه به برخي وجوه آن اشاره شده است.
آخرین دیدگاهها