تحلیل و توصیف ماهیت حقوقی «تنفیذ» عقد غیر نافذ
نویسنده : صفار، محمد جواد؛
(32 صفحه – از 173 تا 204 )
خلاصه ماشینی: به نظر اگر این تحلیل درست باشد که اجازه مالک تنها نقش«رضا»را به عنوان یک کیف نفسانی ایفا میکند و فاقد جنبه انشایی است و قصد انشاء از ناحیه فضول رخ میدهد، باید پذیرفت که برای نفوذ عقد،چهره باطنی رضا کافی است؛ زیرا این امر اراده و قصدی را که توسط فضول اعلام شده است، کامل میسازد. مطابق این نظر که اجازه مالک را جزء سبب انتقال دانسته،قصد انشاء امری است فرعی که از جانب هر که باشد آثار حقوقی خود را به همراه خواهد داشت،زیرا عقد مخلوق و آفریده قصد انشاء است و اراده بیگانه یا فضول توانایی سازندگی مخلوق اعتباری،هرچند ناقض،که مؤثر در دارایی دیگر باشد را دارد. چنانکه اگر کسی از نیاز دوستش به خرید کالایی آگاه باشد و با پولی که از وی در نزدش هست,آن کالا را خریداری نماید،اذن ناشی از این اوضاع و احوال که از ابراز اجازه مالک آشکار میگردد,مثبت وجود رضای تقدیری مالک,برای نافذ شناختن عقدی که براین پایه منعقد شده است,میباشد و اجازه مالک که اماره و وسیله اثبات رضای مالک در زمان ایجاب و قبول عقد بوده،به دلیل همراهی با قصد فضول,کافی است. با توجه به آنچه که گذشت،چون موضع قانون مدنی در خصوص ماهیت اجازه دقیقا روشن نیست،زیرا از طرفی رضای باطنی را در تنفیذ معامله فضولی کافی نمیداند(ماده 247)که این سخن با نظریه عمل حقوقی بودن اجازه موافق است و از سویی اجازه را کاشف میداند(ماده 258)که این قول با نظریه واقعه حقوقی بودن اجازه منطبق است،میتوان با دقت در تحلیل عقد غیر نافذ و مراجعه به وجدان و عرف و عادت،نظریه واقعه حقوقی بودن اجازه را نزدیک به واقعیت دانست و اجازه را در ردیف امور غیر انشایی توصیف نمود.
آخرین دیدگاهها