از تجربیات دیگران استفاده کنیم قبل از اینکه تجربه دیگران شویم (2)

نویسنده : جوکار، حمید ؛

(‎4 صفحه – از 66 تا 69 )


خلاصه ماشینی: “اسلحۀژ 3 سازمانی را که تحویلم بود امتحان نکردمسرپست نگهبانی بودم که در ساعت 30:11نزدیک به سی نفر از دانش‌آموزان مدرسه که درحال رفتن به منزلشان بودند آمدند جلوی پاسگاهو می‌خواستند بروند داخل پاسگاه گل بچینند،به آنها گفتم نمی‌توانم شما را راه بدهم و افسرنگهبان اجازه نمی‌دهد ولی گوش نکردند و مرامسخره می‌کردند و من هم قصد داشتم آنها رابترسانم،نمی‌دانستم اسلحه پر است و گلنگدنهم نکشیدم،اسلحه از قبل مسلح بود آن‌را ازضامن خارج کردم و به طرف پسربچه(مقتول)گرفتم و شلیک کردم،یک مرتبه صدای تیر بلند شد و پسربچه به زمین افتاد که فورا اسلحه رازمین گذاشتم و دویدم و او را از زمین بلند کردمو داد زدم که افسر نگهبان دوید و به طرف ما آمد،او را از من گرفت و به طرف،بیماستان بردندو یک پوکه تیر رها شد هم در صحنه موجودبود. م”به شرح لایحۀمورخ 80/10/15 به صلاحیت دادگاه عمومیاعتراض و مدعی شده طبق قانون نیرویانتظامی مصوب 69/4/27 نامبرده در حالنگهبانی و انجام وظیفه بوده و براساس مادۀیک قانون دادرسی نیروهای مسلح مصوب64/2/22،رسیدگی به اتهام وی در صلاحیتدادگاه‌های نظامی است و در مقام ضابط نبودهکه رسیدگی به اتهامش در صالحیت محاکمعمومی باشد،ضمنا ایشان قصد تیراندازیو قتل نداشته و صرفا قصد ترساندن مقتولو همراهان او را داشته و وقوع حادثه بر اثرسهل‌انگاری و خطای محض بوده لزا با توجهبه اتهام تحقیقات مقدماتی،تقاضای صدورقرار عدم صلاحیت و فک قرار بازداشت متهمو صدور قرار وثیقه دربارۀ او را نموده است ودر ادامه اظهار داشته است که:«رسیدگی بهموضوع در صلاحیت سازمان قضایی نیروهایمسلح است. ارجاع که حکماعدام سرباز نیروی انتظامی صادر و با اعتراضمتهم و نمایندۀ حقوقی ناجا پرونده مجددابه شعبۀ 42 دیوان عالی کشور ارسال که درقسمتی از رأی این شعبه آمده است: دادگاه بدوا در تاریخ 82/3/19 قرار وثیقۀ صادرهدربارۀ متهم آقای”ن.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code