ترتیب دلایل بین مستندات حکم قاضی/ قسمت اول
نویسنده : دیانی، عبدالرسول ؛
(5 صفحه – از 3 تا 7 )
خلاصه ماشینی: “البته هرچند تقسیمبندی دلایل به اصل و اماره و دلیل به معنای اخص در خصوص دلایل استنباط احکام که از موضوعات علم اصول است نیز دیده میشود، ولی در این بررسی بر تقسیمبندی ادله اثبات دعوا که بیشتر از موضوعات آیین دادرسی و حقوق مدنی است تأکید داریم و منظور ما از دلیل عمدتا آن دلیلی است که برای اثبات حق و یا دعوا مورد استفاده قرار میگیرد. دلایل به معنای اخص(بینه) اجمالا اینکه اگر علم عادی از طریق بینه شرعیه،مثل شهادت شهود وجود داشته باشد، دادرس طبق آن عمل میکند و علمی که بدین ترتیب برای قاضی پیدا میشود،حجت است و حجیت آن هم مجعول نیست،ولی در هنگام نبودن چنین علمی،چنانچه ظنی در نزد دادرس وجود داشته باشد،در صورتی که قانونگذار برای چنین ظنونی اعتبار قائل شده باشد،دادرس موظف است طبق آن عمل کند؛ یعنی مبنای حجیت چنین حکمی،«کاشف بودن ظن از واقع بهطور نوعی»است و البته شارع نیز این نوع ظن را در برخی موارد حجت دانسته است. البته بر نویسنده،وجه استدلال شیخ انصاری مبنی بر عدمحجیت اصل مثبت مکشوف نشده،زیرا حتی اگر مستند حکم اصول عملیه مثل اصل استصحاب،حکم عقل باشد،چرا نباید به لوازم عقلی آن نیز سرایت پیدا کند؟وجه تمایز حکمی که مستقیم از اصل استصحاب اخذ شده با نتایج عقلی حاصل از آن چیست؟شاید به همین دلیل قانون مدنی در ماده 874 ظاهرا اصل مثبت را حجت دانسته است.”
آخرین دیدگاهها