استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای از منظر حقوق بینالملل با تأکید بر حق غنیسازی ایران
نویسنده : بابایی، مجتبی ؛
(20 صفحه – از 33 تا 52 )
چکیده:
گرایش روزافزون به استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی در کنار ترس از گسترش تسلیحات هستهای و وقوع جنگی هستهای، جامعه بینالمللی را به انعقاد معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (1968) سوق داد. منع گسترش سلاحهای هستهای، حق استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برای همه اعضا و خلع سلاح هستهای، سه ستون اصلی این معاهده را شکل میدهند. با وجود این، مفهوم، دامنه شمول و حدود حقوق و تعهدات دولتهای عضو در رابطه با این ستونها، همواره از مسائل مورد اختلاف گروههای مختلف دولتها، بهویژه کشورهای دارنده سلاح هستهای و کشورهای فاقد سلاح هستهای بوده است. مناقشه بر سر فعالیتهای هستهای ایران، از جمله موضوع حق غنیسازی اورانیوم، نمونه بارزی از این اختلافات است. بر پایه یافتههای تحقیق حاضر، استفاده از انرژی هستهای حقی عام و ذاتی است که کلیه دولتها به موجب حقوق بینالملل عام از آن برخورداند. اما این حق عام، در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای با تعهد به عدم گسترش و ساخت سلاح هستهای محدود شده است. به این ترتیب، هر دولت، تا زمانی که چنین تعهدی را نقض ننموده از کلیه حقوق خود، شامل غنیسازی اورانیوم برخوردار است.افزایش شمار شورشها و اغتشاشات داخلی بهویژه در چند دهه گذشته، به عنوان یکی از دغدغههای اصلی جامعه بینالمللی، سبب شده است که دولتها با توجه به اینکه امنیت و حاکمیتشان را در خطر میبینند، به بهانه و با استناد به منافع ملی حیاتی خود برای مقابله با این وضعیتها به گونههای مختلف، حقوق بنیادین این انسانها را نقض و در عین حال اقدامات خود را قانونی جلوه داده و مدعی رعایت حقوق بینالملل میشوند. امروزه در پرتو نظم حقوقی بینالمللی جدید، جامعه بینالمللی نسبت به نظام حقوقی حاکم بر این وضعیتها بیتفاوت نیست. اسناد و نهادهای بینالمللی حاکم بر رفتار دولتها این اعمال ناقض حقوق را منع و نقض شایانی در توسعه و تدوین حداقلهای بنیادین قابل اعمال در این وضعیتها دانسته و اعلام نمودهاند که شورشها و ناآرامیهای داخلی، دیگر در انحصار حاکمیت ملی دولتها قلمداد نمیشوند و برای جلوگیری از خشونتهای داخلی باید اقدامات شایستهای در سطح ملی و بینالمللی صورت گیرد. بنابراین، رویکرد جدید جامعه بینالمللی نشان از تسری حداقل معیارهای حقوق بنیادین بشردوستانه بدون در نظر گرفتن زمان و مکان و در هر شرایطی در چنین وضعیتهای اضطراری است. در این مقاله سعی شده است تا قواعد بینالمللی حاکم بر رفتار دولتها در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد.
آخرین دیدگاهها