استفاده از «حق شرط» در معاهدات بین المللی

نویسنده : عمادزاده، محمد کاظم ؛

(‎16 صفحه – از 199 تا 214 )


خلاصه ماشینی: 6P}استفاده از حق شرط بهنگام تسلیم اسناد تصویب، موجب بروز مشکلات و پیچیدگیهائی بمراتب زیادتر از استفاده از این حق در زمان امضاء می‌شود؛زیرا معمولا بین امضاء و تصویب عهدنامه مدت زمان نسبتا طولانی فاصله می‌افتد و در حالیکه کشورهای متعاقد در انتظار به اجرا درآمدن عهدنامه به همان شکلی که امضاء شده می‌باشند، ناگهان از طرف یکی از آنان، با اقامه شرط، عنصر جدیدی وارد عهدنامه می‌گردد و امید یا برآوردهای ایشان را به یأس مبدل می‌کند و چون از امضای معاهده مدتی گذشته و مذاکرات تمام شده است، سایر کشورهای متعاقد ناچار به قبول یا رد کامل عهدنامه می‌شوند. الحاق یا پیوستن به عهدنامه عبارت است از یک عمل حقوقی که بوسیله آن کشوری که د مذاکرات و تهیه یک معاهده بین‌المللی شرکت نداشته و عضویت آن را نیز ندارد، خود را تحت سلطه مقررات آن عهدنامه قرار می‌دهد و موجب می‌شود همان تعهداتی را که سایر کشورهای متعاقد بعد ;. 9P} با وجود تمام این مشکلات بهتر است در معاهداتی که دایره الحاق را نامحدود اعلام داشته‌اند(عهدنامه‌های باز)اعلام شرط پذیرفته شود؛زیرا عدم قبول شرط از طرف سایر کشورهای متعاقد نتیجه مطلوب را به دست نمی‌دهد؛چون منظور از انعقاد یک عهدنامه باز، ورود هر چه بیشتر کشورها بدان است و برای نیل بدین مقصود بجاست که در مقابل نحوه موافقت آنان انعطاف‌پذیر بوده و از خود نرمش نشان داد. در مورد عهدنامه‌های چند جانبه‌ای که اعضای آن محدود بوده و این محدودیت ناشی از موضوع و هدف عهدنامه است و توافق آنان بر اساس اجرای کامل مقررات عهدنامه استوار می‌باشد، سیستم انعطاف‌ناپذیر گذشته حفظ شده و استفاده از شرط باید مورد تأیید کلیه اعضا قرار گیرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code