نوبل ادبیات
گزارشگر : قریب، ایرج؛
(6 صفحه – از 95 تا 100 )
خلاصه ماشینی: “چند ماه قبل نیز،نویسندگان اروپائی در ونیز طی کنفرانس بزرگی پیشنهاد کردند که نویسندگان سراسر جهان در کنگره واحد جهانی اجتماع کنند و راههای همکاری فرهنک شرق و غرب را بمنظور تصادم بیشتر بینالمللی هموار سازند،نویسندگان همچنین پیشنهاد کردند کنه جریانات مختلف ادبی را در سراسر جهان بشناسند،از این روی سیصد تن از برجستهترین نمایندگان«آوان گارد avant garde ادبیات جهانی در کنگره رم اجتماع کردند که از میان آنان ژان پل سارتر، موریس نادو،آلن ژوفرای،فرانتس آندره بوگه،فرانسوی،ویکتور شلوفسکی صاحب کتاب سفر احساساتی و اللکساندر تادوفسکی مدیر نووی میر چاپ شوروی کنستانتین پائستوفکی بزرگترین نویسندگان معاصر روس و همچنین (به تصویر صفحه مراجعه شود) واسیلی آکسینوف رماننویس جوان،رافائل آلبرتی،سالواتور کازیمودو آنکوس ویلسون انگیسی و چند نویسندهء اسپانیائی چهرههای مشخص کنگره بودندمعهذا نطق ژان پل سارتر فلسوف و نویسندهء بلند آوازهء معاصر فرانسوی از طرف نویسندگان شرکتکننده در کنگره بینظیر و روشنگر تلقی شد،سارتر عقیده داشت،«کلمهء پیشاهنک ادبیات،فکر رهنمائی پیشرفتها و رسالت را بذهن متبادر میسازد. بنابراین ادبیات به پیش میرود و معرفت ذهنی و مفروض از جریان یک تکامل،در همانحال معرفت برشیوههای تکامل است بدیگر عبارت، ادبیات پیشاهنک نظام موجود ادبیات کهن را واژگون نمیسازد برعکس آنرا بدنبال میکشد و بر استغنای زمان میافزاید اما جهت این کشش و کوشش کدام است؟ همان جریان و کمال مطلق و مطلوب تاریخی؛ولی چنین کیفیتی در برخی از اعصار تاریخی و در شرایط مفروض که فرضیات بغرنجی فرا راه نویسنده است مصداق نمییابد،همچنان که در دورانهای دیگر نیاز حاد زمان برای تکامل زبان،کوشش نویسنده را فرامیخواند،میگویم نیاز زمان برای آنکه در عهد کمال ادبی کسی به پیشاهنگی اندیشه نمیکند،در عصر پوشکین و الیزابت اوان گارد مطرح نبود و تااین حال آنان پیشاهنگان ادبیات بودند.”
آخرین دیدگاهها