درباره اطفال بزهکار
نویسنده : غفوری، حسن؛
(5 صفحه – از 9 تا 12، از 80 تا 80 )
خلاصه ماشینی: “موضوع قابل تفحص و بررسی بشمار میرود،و با آنکه این دانشها هریک بطور جداگانه و در حدود صلاحیت خود پدیده جنائی و شخصیت اطفال نامتعادل و بزهکار را مورد بحث قرار میدهند، ولی در حقیقت و در انتها،نتیجه همه تحقیقات به یک نقطه منتهی میشود و بصورت یک نوع همکاری همهجانبه از طرف کلیه متخصصین فن درخواهد آمد،چنانکه قاضی اطفال برای اتخاذ تدابیر تربیتی درباره طفل مجرم و ناسازگار قبل از اخذ تصمیم احتیاج بشناسائی شخصیت و سرشت ذاتی طفل و خصوصیات روحی و اخلاقی وی خواهد داشت تا برپایه این شناسائی بتواند تصمیماتی که بیشتر با روحیه طفل تطبیق نماید و در تهذیب وی مؤثر باشد اتخاذ نماید و این امر میسر نیست مگر بکمک آزمایشات طبی-روانی و تحقیقات اجتماعی بوسیله پزشک،روانپزشک و مددکار اجتماعی در کانونهای بررسی و مشاهده-و متخصصین تربیت اطفال در مؤسسات تربیتی و در عین حال نیازمند خواهد بود بکمک جامعهشناسان، فلاسفه و علمای علم حقوق که با بررسی اجتماعی و طرح نظریات و عقاید خود،سیستمهای مؤثر تربیتی و راههای پیشگیری از جرم را ارائه نمایند. ما در مقاله گذشته ضمن اشاره به مقدمهای در این مباحث،بستگی جرائم اطفال را با اختلالات روانی و عاطفی تا آنجا که حوصله اوراق محدود مجله امکان داشت و نقش مهمی را که روانپزشکی در شناسائی این اطفال و سپس مداوا و معاجله آنها میتواند داشته باشد بخصوص از نظر پیشگیری جرائم،مورد بررسی قرار دادیم1و در دنباله مطلب اضافه مینمائیم که توجه باین ارتباط(یعنی بین ارتکاب جرم و وجود زمینه روانی غیرعادی در مجرم)در قرن نوزدهم نیز مورد توجه محققین بوده است،چنانکه دکتر لمبروزو که باید وی را از بنیانگزاران مکتب تحققی دانست ضمن تقسیمبندی که از مجرمین بعمل آورده است،هر دسته از آنها را با یک تیپ از بیماران روانی تطبیق مینماید.”
آخرین دیدگاهها