تفکیک قوا و مشروطه گرایی، افسانه و واقعیت یک دکترین و نقدهای


نویسنده : فلدمن، ژان فلیپ؛ مترجم : یاوری، اسدالله؛

(‎15 صفحه – از 234 تا 248 )

چکیده:
تفکيک قوا، افسانه یا واقعيت؟به رغم آنچه مونتسکيو در نظريه خود مطرح نموده بود، در ابتدا برخی از پيروان وی تفسیری مضيق و مطلق از آن ارائه نمودند، تا حدی که به تدريج، اين نظريه در ادبیات حقوقی و سياسی، به عنوان يکی از اصول اساسی نظام های دموکراتيک جايگاهی بديهی و خدشه ناپذیر یافت. اما اين امر، به ويژه در نظام های پارلمانی، از گذشته مورد انتقاد بسیار قرار گرفته است؛ تا جاييکه که برخی با افسانه پنداشتن آن، حتی جايگاه وجودی و واقعی آن را محل ترديد قرار داده اند. اين گروه نقش اصلی در تحقق اهداف مشروطه گرایی و عدم تمرکز قدرت را به وجود و فعاليت گروه ها و احزاب اقليت در کنار اکثریت و وجود يک قوه قضاییه مستقل نسبت داده اند. اگرچه نمی توان تا اين حد با کاهش جايگاه اين نظريه با منتقدين همراه بود، اما مسلما نظريه مزبور در مفهوم مضيق آن با واقعيت موجود در نظام های سياسی حتی دموکراتیک و لیبرال، فاصله داشته است. در هر حال، نظريه تفکيک قوا در مفهوم موسع و منعطف آن، در کنار وجود اقليت مخالف و استقلال امر قضا، کماکان به عنوان يکی از مولفه های نظام های دموکراتيک و لیبرال باقی می ماند اما اگر تفکيک قوا را يک از شاخصه های مشروطه گرایی بدانیم،در کنار آن،رعايت اصل جانشةنی در ارتباط میان حاکمیت و شهروندان نيز از عناصر اصلی مشروطه گرایی است. در واقع، رعايت اين اصل، از يک سو، با تفکيک مطلق حوزه حکومتی و جامعه مدنی در يک رابطه افقی، و از سوی ديگر در رابطه فرد با اشخاص حقوق عمومی در يک رابطه عمودی قابل تحقق است علاوه برموارد یاد شده تضمين رعايت حقوق بنیادين بشر، ديگر عنصر اساسی و تکميل کننده در تحقيق کامل مشروطه گرایی است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code