ملل متحد و آرمان بشریت


سخنران : فلسفی، هدایت الله؛

(‎24 صفحه – از 7 تا 30 )

خلاصه ماشینی: “to reaffirm faith in rundamental human دوم آن که اقدامات جمعی مؤثر باری جلوگیری از هرگونه تهدید بر صلح،متوقف ساختن اعمال تجاوز کارانه یا ناقض صلح،حل‌وفصل‌ اختلافات،و همچنین استقرار و توسعهء روابط دوستانه،و نیز تمهید هرگونه‌ تدبیری در عرصه‌های مختلف اقتصادی،فرهنگی یا بشردوستانه،هر یک، تابع اصولی گردیده است که در تحلیل‌های سیستمیک اصول راهنما2 خوانده شده‌اند؛یعنی همان اصول حکومت قانون،برابری و تساوی ملل،و حقوق بشر و آزادیهای اساسی؛ سوم آن که این اصول راهنما اعتبار خود را از همان ارزش متعالی‌ برمی‌گیرد،و تناسب میان محدودهء مقررات ناشی از این اصول،و دامنهء آن‌ ارزش متعالی،با اصول هفتگانهء مندرج در مادهء 2 منشور که در تحلیل‌های‌ سیستمیک اصول مصحح‌3خوانده شده‌اند(و عبارتند از:اصل برابری دولتها، اصل حسن‌نیست،اصل حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات بین‌المللی،اصل‌ استقلال،اصل همکاری و دولتهای عضو با سازمان،اصل جهانی بودن سازمان، اصل صلاحیت ملی)برقرار می‌گردد،تا آن که مشروعیت مقررات ناشی از این حرکت،تغییر،اصلاح و نسخ آنها،و همچنین تصدیق انطباق قواعد حقوقی بر وضعیت‌های عینی،و ضمانت اجرای چنان تصدیقی،تابع رابطهء قدرت و مکانیسم‌های حقوق بین‌الملل کلاسیک و بده‌بستان‌های سیاسی‌ نشود؛و این همه برای آن که ارزشهای مقوم ذات حیات انسانی عینیت‌ (2). کار اصلی حقوق بین‌المللی در منطق منشور ملل متحد آن است که دولتها را در محدودهء خیرهای مشترک بین‌المللی متصل به آن ارزش متعالی(بشریت) که جملگی آنها طبعا بدان پای‌بندند،و نتیجتا در قبال آن تکالیفی دارند، همبستهء یکدیگر نماید،تا آن که هر دولت این حق را پیدا کند که فقط در چنان محدوده‌ای منافع ملی خویش را تأمین نماید.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code