دیوان بین المللی دادگستری و حل مسالمت آمیز اختلافات


نویسنده : ژان مارک سورل؛ مترجم : بیگ زاده، ابراهیم؛

(‎20 صفحه – از 197 تا 216 )

خلاصه ماشینی: در همین راستا می‌توان از کنوانسیون 1971 مونترال در مورد راهزنی‌ هوایی نام برد که رجوع به دیوان بین المللی داد گستری برای حل اختلافات ناشی از تفسیر آن کنوانسیون را پیش بینی کرده است:به استناد همین کنوانسیون است که‌ لیبی در قضیه لاکربی علیه ایالات متحد امریکا و انگلستان در دیوان اقامه دعوی‌ نموده است. 2. اعتراض‌های مقدماتی دولتهای طرف اختلاف در مقابل دیوان بین المللی داد گستری اغلب‌ اعتراض‌های مقدماتی را یا در مورد پذیرش دعوی یا در خصوص صلاحیت دیوان‌ مطرح می‌کنند،این روش اغلب برای طولانی کردن رسیدگی مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد چون که این اعتراض‌ها منجر به صدور یک رأی مقدماتی می‌شوند. این امکان بندرت وجود دارد چون که دیوان نشان داده است که در این موارد بسیار سخت گیر است‌ همانگونه که در رأی 10 دسامبر 1985 خود در مورد در خواست تجدید نظر و تفسیر رأی 24 فوریه 1982 در قضیه تحدید حدود فلات قاره فیما بین تونس و لیبی نشان‌ داده است(دیوان در خواست تونس برای تفسیر رأی سال 1982 را رد کرد). اگر دولتی از اجرای حکم صادره از دیوان اجتناب نماید،منشور ملل متحد در ماده 94 بند 2 پیش بینی کرده است که شورای امنیت می‌تواند برای اجرای‌ حکم دیوان توصیه نامه صادر کند و حتی می‌تواند تصمیم به انجام اقداماتی برای‌ اجرای آن بگیرد،این روش با تمام منطقش تا بحال مورد استفاده قرار نگرفته است‌ بلکه حربه‌ای جالب می‌نماید چون که شورای امنیت می‌تواند،در صورت ضرورت، به فصل هفتم منشور متوسل شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code