تحولات پیدایش عرف بین المللی


نویسنده : هنجنی، سید علی؛

(‎56 صفحه – از 221 تا 276 )

خلاصه ماشینی: حال باید دید که آیا ممکن است عامل زمان را در برخورد با پدیده‌های جدید به‌ طور کامل نادیده گرفت،یا این‌که عامل مذکور را از ضروریات‌ تشکیل قاعدهء عرفی محسوب نموده صرفا شتاب‌گیری آن را پذیرفت، بعضی به قواعدی که حقوق بین الملل برای تنظیم اینگونه امور در نظر می‌گیرد«عرف خلق الساعه»38گفته‌اند که بیانگر نیازهای حقوقی‌ عاجل جامعهء بین المللی است. در رأی مربوط به قضیهء فلات‌قارهء دریای شمال مورخ‌ 1969(پاراگراف 73)دیوان بین المللی دادگستری این سؤال را مطرح‌ می‌کند که آیا قاعدهء خط منصف که در مادهء 6 قرارداد مربوط به‌ فلات‌قاره 1958 آمده و بنای تقسیم فلات‌قاره میان دو کشور می‌باشد،از زمان انعقاد معاهده تا زمان رسیدگی تبدیل به قاعدهء عرفی شده است یا نه؟و آیا می‌تواند برای کشورهایی که به قرارداد ملحق نشده‌اند یا نه؟و آیا می‌تواند برای کشورهایی که به قرارداد ملحق نشده‌اند قاعده‌ای عرفی محسوب گردد؟دادگاه چنین اعتقاد دارد که شرکت وسیع در قرارداد،و لو طی زمان کوتاه،از سوی دول ذینفع‌ کافی است: (42). در قضیهء فلات‌قارهء دریای شمال دیوان پیش‌بینی شرایطی دشوار برای امکان پیدایش قاعدهء عام الشمول از طریق عملکرد مستمر دول‌ اشاره می‌کند اما بر عنصر معنوی تأکید داشته آن را مستتر در فرمول‌ opinio juris sive necessitautis می‌داند و نظر پذیرفته شده در قضیهء لوتوس را مورد استناد قرار داده ارادهء دولتها را در تشکیل عرف واجد اهمیت می‌شمارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code