سلطانیسم، مدرنیته، ساختار سیاسی و ملاحظات قدرت در ایران دوره شاه


نویسنده : باقری، جهانگیر؛ برزگر، کیهان؛

(‎26 صفحه – از 11 تا 36 )

چکیده:
این مقاله به بررسی ماهیت تعارضات گفتمانی در ایران دوره محمدرضاپهلوي می پردازد. اینکه ساخت قدرت با انقلاب مشروطه تغییرات اساسی یافت ولی هنوز تا تحقق ساخت دموکراتیک فاصله اي بسیار داشت. زیرا نظام سیاسی قدیم هرچند پایان یافته بود ولی میراث آن به کلی از بین نرفته و عناصري از آن در ساخت جدید حضور یافتند به عنوان نمونه؛ ویژگیهایی که بیش از این به عنوان عناصر اصلی گفتمان سنت شناسایی شدند مانند رابطه عمودي و سلسله مراتبی در میان طبقات اجتماعی برقرار بود و قدرت سیاسی کماکان در این چارچوب معنی می یافت. بررسیهاي انجام شده در مورد تعارضات گفتمانی دوره پهلوي بر یکی از ابعاد تعارض پرداخته و نگاه ایدئولوژیک به موضوع دارند.در این مقاله بر این امر تاکید می شودکه ایدئولوژیک شدن مدرنیته توسط گفتمان حاکم که ناشی از تداوم نهادهاي سنتی در ساخت قدرت و دولت پهلوي بود منجر به شکل گیري تعارضات بین گفتمان مدرنیته مسلط و پادگفتمانهاي مدرن و انقلاب شد. در این راستا ماهیت مدرنیته در ایران دوره پهلوي با توجه به روش تحلیل گفتمان مورد واکاوي قرار خواهد گرفت. کانون مباحث تعارضات گفتمانی ، بحران مشروعیت و سلطانیسم می باشد. در آخر نتیجه گرفته میشود که دوگانگی ساخت قدرت و ماهیت سلطانیستی دولت پهلوي در نهایت رژیم را با بحرانهاي متعدد روبرو کرد. ناتوانی در باز تولید مشروعیت و سرکوب همه مخالفان منجر به اتحاد همه پاد گفتمانها بر علیه دولت پهلوي و فروپاشی سلطانیسم شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code