فساد بیع و آثار آن


نویسنده : فهیمی، عزیز الله؛

(‎28 صفحه – از 51 تا 78 )

خلاصه ماشینی: “35 اما بعضی چنین استدلالی را رد می‌کنند و بین بطلان نسبی و غیرقابل استناد بودن فرق می‌گذارند و می‌گویند:عقد باطل نسبی،به اراده طرفی که حمایت از او مورد نظر قانون است،باطل می‌شود و مادام که این ابطال صورت نگرفته،عقد دارای اعتبار است و آثار آن جریان دارد. 1-ه‍-سابقه تاریخی قاعده این قاعده ابتدائا در قرن چهارم هجری توسط شیخ طوسی40و ابن ادریس حلی41 طرح شده است؛شیخ طوسی به‌طور کلی،در همه موارد مقبوض به عقد فاسد و از جمله در باب رهن،به اصل قاعده و در عقود تملیکی مجانی به عکس آن استناد کرده است. » و معنای عکس قاعده هم چنین می‌شود: «هر عقدی که صحیح آن موجب لزوم تدارک مال به بدل المسمی نیست،خواه از آن رو که عقد اذنی است و تملیکی نیست و یا به این علت که تملیک مجانی است،فاسد آن نیز گیرنده را ضامن ردبدل نمی‌کند. 66 فقها شخصی را که از طریق عقد فاسد شیء را قبض کرده است،نخست مالک آن نمی‌دانند و او را در حکم غاصب محسوب می‌کنند؛67و دیگر این‌که قابض را ضامن عین مقبوض می‌دانند؛بدین معنی که اگر عینی باقی باشد،مشتری باید خود را عین مسترد کند و در فرض تلف عین،باید مثل یا قیمت آن‌را به مالک بپردازد. در این خصوص مباحث بسیار فراوانی ارائه شده است که عمدا آن‌را در مکاسب شیخ انصاری تحت عنوان[احکام مقبوض به عقد فاسد]در ص 101 از چاپ سنگی به خط طاهر خوشنویس می‌توان ملاحظه کرد که به تبع هر یک از فقها به بحث آن پرداخته‌اند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code