خدمات اجتماعی از منظر وجوب کفائی


نویسنده : علوی، سیدیوسف؛

(‎14 صفحه – از 37 تا 50 )

خلاصه ماشینی: “ج:علیرغم آن‌که پس از ثبوت تکلیف وجوب کفائی،اقدام فرد یا گروه«من به الکفایة»می‌تواند شرائط سقوط این تکلیف مهم را فراهم آورد،اما در مقام ثبوت، مسئولیت تحقق بخشیدن واجب‌های کفائی و پاسخگوئی به نیازهای اجتماعی به عهدۀ مکلفینی که توانائی اتیان آن را دارند،گذارده شده است و تا زمانی که نیاز جامعه و یا مشکلاتی که در حوزۀ وجوب کفائی قرار گرفته‌اند،حل ناشده بر زمین وانهاده شده باشند،همه در بربر آن(دقیقا همانند الزام و قطعیت تکالیف،در واجب‌های عینی) مکلف و مسئول هستند و این تکلیف زمانی ساقط می‌شود که فرد یا گروهی واجد صلاحیت برای انجام آن اقدام کنند و بی‌اعتنائی نسبت به این مسئولیت‌ها و یا ترک آنها حرام است. از این‌رو،بحث از شمول و عمومیت وجوب کفائی نسبت به مکلفین،صرفا به منظور تقویت پشتوانۀ اجرائی این نوع از احکام و انگیزش عمومی در راستای حل مشکلات جامعه و تحقق خدمات اجتماعی،در موارد نیاز است؛چنان‌که یکی از دانشمندان در این باره می‌نویسد:«در واجب کفائی،مصلحت تنها در صدور فعل است نه اشخاص مکلفین. الف:قطعا نمی‌توان روح اجتماعی یا جامعه را به شکل کلی و مجموعی،که اصطلاحا در علم اصول به آن«عام مجموعی»گفته می‌شود،به عنوان مکلف تصور نمود؛زیرا، اولا این پدیدۀ فرضی،یک امر اعتباری محض است و آنچه که در خارج وجود دارد، افراد هستند نه چیز دیگر و ثانیا با ماهیت وجوب کفائی که نتیجۀ آن سقوط تکلیف از دیگران در صورت تحقق آن با اقدام یک فرد یا گروه می‌باشد،ناسازگار است.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code