دین و سیاست در مصر (قسمت دوم)


نویسنده : زگال، ملیکه؛ مترجم : کاظمی نجف آبادی، عباس؛

(‎10 صفحه – از 104 تا 113 )

خلاصه ماشینی: “برای مثال شیخ عطیه سقر یکی از اعضای ازهری پارلمان و عضو مجلس ملی قانونگذار (Nationed povrty) خطاب به مجلس مصر که در حال تصویب قسمتی از قوانین شریعت بود، خدا را شکر کرد و در ادامه گفت: «ما بیشتر و بیشتر می‌خواهیم، چرا که یک مؤمن، هرچه قویتر باشد، بهتر است و خداوند او را بیشتر دوست می‌داد تا مؤمنی که کاهل و ضعیف باشد …، در طول صد سال گذشته و پیشتر از آن، همواره خواستار بازگشت به شریعت اسلام بوده‌ایم و گفته‌ایم که «قرآن قانون اساسی ما است. این گروه با نام جماعة الاسلامیة (گروه اسلامی) در همان زمان فعالیتهای خود را بر اعمال و تحقق یک سری اصول اخلاقی معنوی و اجتماعی، متمرکز کردند برای مثال کارهایی همچون جدا‌سازی زنان و مردان، ممنوعیت تاتر و موسیقی و بطور کلی مجموعه‌ای کامل از قوانینی که آن را بعنوان قوانین اسلامی می‌شناختند[18] در سال 1979، هنگامیکه عمر عبدالرحمن در ریاض بود، عبدالسلام فرج که یک مهندس الکترونیک بود گروه جهاد را در قاهره تشکیل داد. بزرگان و نخبگان سیاسی که تصمیم به ایجاد تغییر در فضای مذهبی و مرتبط ساختن آن با جهان سکولار داشتند احتمالا از پیچیدگیهای این طرح آگاه بودند اما [طمع ناشی از] فکر کردن به این مطلب که آنها در نهایت خواهند توانست قدرت سیاسی مذهب را بدست بگیرند، مانع از این شد که بتوانند این مسأله را پیش‌بینی نماید که اصلاحات مؤسسات مذهبی و تغییر و تحول در دنیای علما ممکن است به ظهور مجدد آنان در صحنة‌ سیاسی، بیش از آنچه که درسی سال قبل از آن مطرح بوده‌اند، بیانجامد.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code