موانع سیاسی و اقتصادی پیشگیری اجتماعی از جرم
نویسنده: قماشی، سعید؛ عارفی، مرتضی؛
آموزه های حقوق کیفری بهار و تابستان 1396
چکیده:
پیشگیری اجتماعی از جرم، راهبردی است که در جریان آن، برنام ههای پیشگیرانه توام با به رسمیت شناختن حقوق بنیادین فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهروندان اعمال می شود. این قسم از پیشگیری که می توان از آن به پیشگیری از رهگذر توسعه اجتماعی نیز تعبیر کرد، در تلاش است تا با برقراری عدالت اجتماعی، از وقوع بزه پیشگیری کند. تحقق پیشگیری اجتماعی، اقتضائات و موانعی دارد. تامین حقوق اساسی همچون حق بر اشتغال، حق بر مسکن، حق بر تامین اجتماعی، حق بر آموزش و… از جمله این اقتضائات است. اما در مقابل، سیاسی شدن مفهوم پیشگیری از جرم و سلطه اندیشه های اقتصادی بر سیاست های پیشگیری در زمره این موانع است. بنابراین در عصر حاضر، دولتمردان با رویگردانی از رویکردهای انسان مدار در عرصه سیاست و روی آوری به تجار یسازی رفاه در عرصه اقتصاد، امکان توسعه تدابیر پیشگیرانه اجتماعی را با چالش روبه رو کرده اند.
خلاصه ماشینی:
“1 از آنجا که از یکسو پیشگیری از جرم ارزش و هدفی مطلق نیست تا بتوان با تمسک به عللی همچون «کارایی»، «سودمندی» و «زودبازده بودن»، تدابیر پیشگیرانۀ وضعی را اخلاقی و مطلوب جلوه داد و از سوی دیگر کرامت انسانی به عنوان وصف انسان بما هو انسان، فارغ از جنس، نژاد، مذهب، ملیت، موقعیت اقتصادی و اجتماعی موضوعی است که باید در تدوین سیاستهای اجتماعی به طور عام و سیاست جنایی به نحو خاص و پیشگیری از جرم به نحو اخص مورد اهتمام قرار گیرد، لذا باید پذیرفت که تدوین هر گونه خطمشی در عرصۀ اجتماع بدون لحاظ کردن این وصف، هم به لحاظ نظری و هم در عمل، نادرست و محکوم به شکست خواهد بود. مقالۀ حاضر در پی تبیین این نکته است که پیشگیری اجتماعی با تضمین حقوق بنیادین شهروندان و برقراری عدالت اجتماعی در عمل میتواند مهمترین راهبرد در تحقق پیشگیری کرامتمدار از جرم باشد؛ چرا که از یکسو پیشگیری اجتماعی بیشتر با تأمین حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم در سطح جامعه محقق میشود (نجفی ابرندآبادی، 1389: 569) و از سوی دیگر، مجموعۀ حقها در چارچوب مفهوم حقوق بشر برای پاسداشت کرامتمندی انسان به وجود آمدهاند. با گذشت زمان، این رویکرد به حوزۀ حقوق کیفری نیز راه پیدا کرد؛ به نحوی که جرمانگاری، ضمانت اجراهای کیفری و به طور کلی نظام عدالت کیفری، عرصۀ مطالعه و پژوهش اندیشمندان با استفاده از رویکرد تحلیل اقتصادی شده است (Cf. Schmidt & Witte, 1984; Posner, 1999; Cohen, 2005).”
آخرین دیدگاهها