انسانیت و جرایم علیه آن
نویسنده : نوربها، رضا؛
(20 صفحه – از 201 تا 220 )
خلاصه ماشینی: ) اینک در عصر ما یکبار دیگر«جرایم علیه انسانیت»مطرح میشود:بمبارانهای شیمیایی مردم بیگناه و فروریختن بمب بر خانههای مسکونی،3کشتارهای دستهجمعی همه نشان از جرایمی هستند که از طرفی میتوانند به دلیل برخورد با وجدان جامعهء بشری موضوع بحثهای اخلاقی و عاطفی باشند و از طرف دیگر به واسطهء قرار گرفتن در محدودهء حقوق جزای بین الملل موضوع تحلیلهای حقوقی فراوان گردند که گرچه در قسمت اول بسیار گفته و نشوته شده اما در قسمت دوم لزوم دقت در جنبههای حقوقی و اجتماعی آن بیشتر ضروری است. مغز با دریاف دادههای خارج و تنظیم آنها به نحو مطلوب(و البته در شرایطی ممکن و با توجه به عدم اخلال ارگانیسم9)به مرور زمان ذهنیت انسانی را میسازد و این ذهنیت به ارزیابی مسایل و دادهها میپردازد و بازدادههای جدید کسب و ارزیابیهای تازهای به وجود میآید،شرایط روانی و جبرهای اجتماعی مادهء قضاوت فرد را نسبت به خود و محیط ایجاد میکنند در حالی که خود این دادهها از محیط و شاریط خاص فرد متأثر شدهاند؛به هرحال ذهنیت با معیارهای مختلفی آشنا میشود و به تدریج معیارهای مشترکی با ذهنیتهای دیگران پیدا میکند،معیارهای مشترک صرفنظر از تعریف،عمق،بعد،شرایط زمانی و مکانی و نوعشان(که تأثیر هریک را بدوا تحلیلی و آنگاه ترکیبی میتوان بررسی کرد)عناوینی را به خود میگیرند که گرچه در همهء عالم به یکسان تفسیر نمیشود اما به دلیل اشتراک معنوی در جهات مختلف به اشتراک لفظی میرسند. رأی شعبهء جزایی دیوان کشور فرانسه 6 فوریه 1975: «از طرفی عناصر تشکیلدهندهء جرایم انسانیت مادهء 6-C اساسنامهء دادگاه بین المللی 8 اوت 45 که قانون 26 دسامبر 1964 آنها را غیر قابل مرور زمان میشناسد همانهایی نیستند که به عنوان جرایم جنگ در ماده 80 مجموعه قوانین نظامی و جنایت همکاری با دشمن که در مادهء 70 و بعد مجموعه قوانین جزایی پیشبینی شده شناخته شدهاند و از طرف دیگر قانون هیچ دادگاه خاصی را صالح برای رسیدگی به جنایات علیه انسانیت که جنایات حقوق عمومی هستند نشناخته است…
آخرین دیدگاهها