آرایش غرب پس از جنگ سرد

نویسنده : رستمی، عبدالله ؛

(‎33 صفحه – از 101 تا 133 )


چکیده:
اگرچه سیاست خارجی آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد از الگوهای رفتاری جدیدی بهره گرفته، اما این امر مخاطرات امنیتی آن کشور را کاهش نداده است. مطالعات انجام شده توسط برخی از موسسات نظرسنجی امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا نشان می دهد که بی اعتمادی نسبت به اهداف امنیتی و الگوهای آمریکا در دوران جدید افزایش بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده؛و این به دلیل آن است که میزان کارآمدی این الگوها محدود بوده است. الگوهای جدید در رفتار امنیتی و سیاست خارجی آمریکا در قالب مداخله گرایی، هژمونیک گرایی، یکجانبه گرایی، مبارزه با تروریسم و جنگ پیش دستانه تعریف می شود. این گونه نشانه ها بیانگر آن است که امریکا و مقابله با تهدیدات متنوع پیگیری « حداکثرسازی کنش بین المللی » تلاش دارد تا موقعیت جهانی خود را از طریق کند. در این ارتباط، استراتژیست های آمریکایی قالب های معنایی جدیدی را تبیین نموده اند. از جمله این موارد و مقابله با دولت های سرکش اشاره داشت. طبعا تحقق « استثناگرایی » ،« فرصت سرکوب » ،« دیگرسازی » می توان به هریک از اهداف یاد شده می تواند پیامدهایی را نیز برای منافع و امنیت آمریکا ایجاد کند. واکنش کشورهای خاورمیانه و قدرت های اروپایی در زمره این چالش ها می باشند. به این ترتیب هریک از الگوهای جدید سیاست خارجی آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد با نشانه هایی از ادبیات انتقادی روبرو شده است. اگرچه روسای جمهور آمریکا بر ضرورت پیگیری اهداف اعلام شده پافشاری می کنند، اما شواهد نشان می دهد که این اهداف در مرحله اجرا و در روند مقابله با تهدیدات جدید، بخشی از مطلوبیت خود را از دست داده است. و از همین رو شاهد هستیم باراک اوباما رییس جمهور دموکرات آمریکا و وارث جرج بوش جانب احتیاط را در اتخاذ سیاستهای سخت افزاری و تهاجمی رعایت کرد و ترجیح داد تا برخلاف سلف خود از انجام اقدامات یکجانبه و خارج از چارچوب شورای امنیت نظیر تجاوز همه جانبه و گسترده به خاک سوریه به منظور سرنگونی رژیم اسد خودداری نماید و یا در شعار مبارزه با تروریسم. با کسب رضایت تلویحی سازمان ملل و برخی از متحدان به حملات محدود و جزیی آمریکا به گروه خود ساخته تروریستی داعش بسنده کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code