ماهیت سیاسی تئوری «دولت حق بنیاد» در راستای امکان سنجی و کار بست آن در نظام حقوقی ایران
نویسنده : حسنوند، امین ؛
(14 صفحه – از 241 تا 254 )
چکیده:
یکی از مهمترین و پیچیدهترین نهادهایی که در حقوق اساسی و سیاسی از آن بحث میشود «دولت» است. دولت، سازمانی سیاسی، نهادی اجباری و به اعتباری شخصیت حقوقی مستقلی است که تجسم خارجی اصولی بنیادین و در مفهومی مسیحایی ضامن اجرای عدالت الهی است. بافت اساسی و کیفیت سیاسی یک ملت، «دولت» آن ملت است. دولت خواه به معنای خاص یا عام دارای شخصیت حقوقی مستقلی است که با اتکا به دو عنصر «قدرت» و «خدمت» به سازمان یافتگی مستقلی رسیده است. مفروض است حاکمیت مطلق از آن خداست و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در چارچوب قواعدی بایسته ملموس است. بدیهی است دولت اساس عقلانیت سیاسی یک ملت است لکن درد ناشی از تاریخ خود کامگی بهگونهای کامل فتنه برنخاسته است. تبیین چیستی و ماهیت هر یک از مفاهیم دولت مدرن و حقوق بشر، عوامل عینی و ذهنی موثر در تکوین آن بهنوبه خود، بستر لازم صحبت آسیب شناسی میان این دو را فراهم آورد که در نهایت «تئوری دولت حق بنیاد» را بهعنوان نظریهای نوین پیرامون پدیده دولت ارائه نموده است. دیدگاهی که بهموجب آن، دولت مدرن بهمثابه سازماندهی سیاسی منحصر به فردی قلمداد میشود که هدف از شکلگیری آن تامین، تضمین و تحفیظ حقوق فردی و آزادیهای بنیادین اشخاص میباشد. باری، نظریه «دولت حق بنیاد» بر ارائه الگویی پسامدرن از این پدیدار مغلق و غامض ابتناء یافته و مبین و معرف دولتی است با محتوای خاص که لزوما مرحله مدرنیته سیاسی را بهطور کامل طی نموده است و از آن فراتر رفته است. به دیگر سخن برای دستیابی به «دولت حق بنیاد» تامین لوازم مدرنیته سیاسی امری اجتناب ناپذیر بوده بهگونهای که نه میتوان آن را برید و نه میتوان از آن پرهیخت. بهمنظور نیل به ادراکی بایسته در خصوص امکان سنجی یا امتناع استقرار چنین الگویی از نهاد دولت در جامعه ایرانی ضروری است تا نسبت به تجزیه و تحلیل ساختاری، هنجاری و رفتاری حکومتهای مستقر در ایران زمین مبادرت ورزیده شود. بنا علیهذا، مقدمتا با تشریح پیشینه پژوهش، اساس و ماهیت دولت را شناسایی و متعاقب آن، بستر مقتضای دولت را در ادوار و برشهای متمادی تبیین مینماییم. این پژوهش بهمنظور پر کردن خلا ناشی از روشی نگاشته که بن مایه اصلی آن «تئوری دولت حق بنیاد» است.
آخرین دیدگاهها