اطفال و مجازاتهای جایگزین

نویسنده : مهدوی کنی، صدیقه ؛

(‎25 صفحه – از 31 تا 55 )


چکیده:
ایران کشوری جوان، و جمعیت کودک و نوجوان آن بسیار است. در چنین شرایطی احتمال جرم و بزه توسط این افراد بیشتر شده، تدوین نظام دادرسی جدید را برای افراد مذکور و برمبنای فقه اسلام ضروری می سازد. چنان نظام دادرسی که اتحاد سیاست جنائی تقنینی، قضایی و اجرای مناسب را به همراه داشته، متضمن دادرسی عادلانه و اعمال واکنش کیفری سنجیده و عقلانی نیز باشد. بنابراین ما نیازمند قوانین ماهوی و نظام دادرسی هستیم که نحوه رفتار با طفل را در همه مراحل اعم از کشف جرم، تعقیب، تحقیق، رسیدگی و اجرا پیش بینی کند و متناسب با شخصیت آسیب پذیر و حساس طفل و شرایط خاص جهانی او باشد. دادگاه ویژه اطفال و دادرسی ویژه آنان می تواند در این زمینه راهگشا باشد. از آنجا که نظام کیفری اسلام نظام عقلانی و سیاست سنجیده ای دارد برای تأمین هدفهای انسانی تر از قبیل اصلاح مجرم، دفاع اجتماعی،عبرت پذیری جامعه و حفظ جامعه از خطر بزهکاران مجازاتهای نامعین را پیش بینی کرده است. نظامی که جوامع به اصطلاح متمدن پس از قرنها بدان دست یافته اند. متغیرها و نامتغیرهایی که خطوط اساسی سیاست جنایی اطفال را در این نظام شکل می دهند، در مقایسه با نظامهای غرب این امکان را به قاضی میدهند که با توجه به شرایط زمانی و مکانی، مصلحت فرد و اجتماع و خصوصیات اخلاقی، روحی و جسمانی طفل بزهکار، نوع کیفر را تعیین کند. این نوع کیفرها که در شریعت اسلام با عنوان تعزیز از آنان یاد شده است، دارای دو ماهیت کیفری و در مواردی صرفا تأدیبی می باشد. این مقاله بر آن است ضمن بیان فلسفه مجازات در اسلام، عدم مسؤولیت جزایی اطفال یا استناد به حدیث «رفع»، و تأدیبی بودن تعزیزات در بعضی جرایم اطفال را اثبات نموده و با توجه به اصول و قواعد کلی اسلام، اقدامات جایگزینی را بجای مجازات زندان و ضرب و شتم پیشنهاد نماید، تا در نتیجه آن، قاضی بتواند بدون توسل به روشهایی که خود زمینه ساز جرم و جنایت هستند، این مسأله را حل کند و بتواند ضمن اصلاح طفل و جلوگیری از تکرار جرم توسط او و دیگران، عدالت، لمنیت و آرامش را به اجتماع و خانواده ها بازگرداند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code