انسان قانون اساسی؛ سرشت انسان از منظر قانون اساسی

نویسنده : حبیب نژاد، سیداحمد ؛ نویسنده مسئول : نقوی، فاطمه سادات ؛

(‎22 صفحه – از 67 تا 88 )


چکیده:
شاخه‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی از جمله حقوق، ناگزیر بر دیدگاهی خاص از سرشت و ماهیت انسان بنا شده‌اند و این رویکردها در منابع حقوق جاری و ساری شده است. قانون اساسی نیز به‌مثابه منبع سترگ سیاسی‌ترین شاخه حقوق (حقوق عمومی) حامل دیدگاهی ناظر بر سرشت و ماهیت آدمی است که می‌توان آن را از لابه‌لای اصول آن به مدد مقدمه و مشروح مذاکرات مجلس مؤسسان استنباط کرد. نتیجه چنین تلاشی می‌تواند یاریگر محققان در درک بیش از پیش نسبت به نظام حقوقی-سیاسی حاکم، فهم مبنای هنجارهای تجویزشده و نهادهای پیش‌بینی‌شده در قانون اساسی باشد. این مقاله با روش تحلیلی و استنتاجی می‌کوشد تا به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که «سرشت انسان» در منظر قانون اساسی چگونه است و جامعه سیاسی متشکل از انسان‌ها در این قانون چه مختصاتی دارد و پاسخ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به چیستی و کیستی انسان کدام است. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که انسانِ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در جایگاه مخلوق خداوند، حاکمیت و تشریع را مختص او می‌داند و تسلیم در برابر امر اوست و رابطه خود را با دیگر انسان‌ها و طبیعت براساس وظیفه الهی‌اش تنظیم می‌کند. انسانِ قانون اساسی ذاتاً شخصی در حال رشد، مختار، دارای کرامت ذاتی اعطایی و برابر با همنوعان خود است. از منظر این قانون، جامعه سیاسی ایران، بر مدار اعتقاد متحد شده و بر سرنوشت اجتماعی خود حاکم و به‌سوی غایت خود در حال رشد است. قانون اساسی به طبیعت بشر خوش‌بین است، اگرچه امکان ارتکاب جرم و خطا او را از نظر دور نداشته است، اما بنابر شأن تشریعی خود در راستای فراهم آوردن زمینه رشد، به امکان حرکت قهقرایی انسان اشاره‌ای نمی‌کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code