قبض و بسط مفهومی حق تعیین سونوشت در حقوق بین الملل

نویسنده : امیدی، علی ؛

(‎26 صفحه – از 225 تا 250 )


چکیده:
یکی‌ از شاخص‌های‌ مهم‌ ساختار دولتهای‌ جهان‌، بافت‌ چند قومی‌ یا وجود اقلیت‌ قومی‌ ـ مذهبی‌ می‌باشد. این‌ امر باعث‌ شده‌ که‌ هر از گاهی شاهد خبرهای‌ مربوط به‌ تنش‌ها و خشونت‌های‌ قومی‌ در اقصی‌ نقاط عالم‌ باشیم‌. مطالعه‌ای‌ در سال‌ 2000 نشان‌ می‌دهد که‌ از پایان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ تا سال‌ 1997 حدود 125جنگ‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ که‌ 80 مورد آن‌ به‌نحوی‌ مربوط به‌ جنگهای‌ قومی‌ و مذهبی بوده است‌. اگر انگیزه این تنش‌ها جستجو شود اکثریت آنها هدف خود را تحقق حق تعیین سرنوشت می‌دانند. تحول مفهومی حق تعیین سرنوشت در حقوق‌ بین‌الملل‌ درسه بستر تاریخی قابل طرح است. در ابتدا، هدف این ایده مشروعیت دادن به تجزیه امپراتوریهای شکست‌خورده در جنگ جهانی اول بود. ولی بعد از جنگ جهانی دوم، حق تعیین سرنوشت، بیشتر به‌معنی حاکمیت یافتن سرزمینهای تحت استعمار و انقیاد بیگانگان، تغییر مفهومی پیدا کرد. از دهه 1970، حق تعیین سرنوشت به‌مفهوم حاکمیت دموکراسی و تضمین حقوق اقلیتها جهت‌گیری داشته است. حقوق‌ بین‌الملل‌ ضمن‌ محترم‌ دانستن ‌اصولی‌ چون‌ حق‌ حاکمیت‌ دولتها، اصل‌ تمامیت‌ سرزمینی‌ و اصل‌ عدم‌ مداخله‌، راه‌ حلی که ‌از یک‌ سو تمامیت‌ ارضی‌ کشورها را مرعی‌ نگه‌ دارد و از سوی‌ دیگر منافع‌ و خواست‌های ‌اقلیت‌های‌ قومی‌ و فرقه‌ای‌ را مدنظر قرار دهد، در وهله‌ اول‌ برقراری‌ نظام‌های‌ دموکراتیک‌ و در مرحله‌ دوم‌، اعطای‌ خودمختاری‌ به‌ اقلیت‌ها تشخیص‌ داده‌ است‌. اینکه تغییرات مفهومی، مدلولات و ملزومات حق تعیین سرنوشت در حقوق بین‌الملل چیست، هدف اصلی تدوین این مقاله بوده است که سعی گردید بر اساس آخرین مطالعات در این زمینه به رشته تحریر در آید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code