حق مردن یا حق کشته شدن ؟ نگاهی به موضوع قتل‌های ترحم‌آمیز

نویسنده : میر محمد صادقی، حسین؛

(‎20 صفحه – از 11 تا 30 )


چکیده:

جرایم علیه تمامیت جسمانی، که از زمره جرایم خشونتآمیز میباشند، علیه جسم و جان، یعنی علیه آنچه که (برخلاف مال) تنها دارایی واقعی انسان و جزیی از وجود اوست، ارتکاب مییابند. از اینرو از قدیمالایام در نظامهای حقوقی مختلف، مجازاتهای سنگینی برای مرتکبان این دسته از جرایم پیشبینی شده است;بدیهی است هرگاه صدمات وارده به مرگ قربانی بیانجامد، به ویژه آنجا که مرتکب چنین نتیجهای را به طور مستقیم یا غیرمستقیم قصد کرده باشد، بر شناعت و زشتی عمل افزوده میشود و برچسب قاتل بر پیشانی مجرم نقش میبندد. قتل، انسان را از عزیزترین دارایی وی، یعنی حیات، محروم میسازد و تنها جرمی است که صدمه ناشی از آن غیرقابل جبران است و آثار آن نه تنها بر خود شخص، بلکه بر دوستان و خانواده وی و حتی بر جامعه قابل توجه میباشد. شناعت و زشتی قتل، از جمله، در میزان مجازات این جرم در کشورهای مختلف (اعم از اعدام، قصاص، حبس ابد یا حداقل حبس طویلالمدت) منعکس شده است;علی رغم این که، با توجه به آنچه که گفته شد، سنگینی مجازات قتل عمد قابل توجیه میباشد، لیکن عادلانه بودن چنین مجازاتی برای قتلهای ترحمآمیزی که جهت رهایی دادن کسانی ارتکاب میبابد که به دلیل ابتلا به بیماری زجرآور و صعبالعلاج زندگی سراسر رنج و مشقتی را سپری میکنند و خواهان مرگ خود هستند، به شدت مورد تردید است. از همین رو، در کشوری مثل هلند، قانونی در سال 2001، اجازه ارتکاب برخی از اینگونه قتلها را با وجود شرایطی داده است و در کشورهای دیگر، مثل انگلستان، علی رغم نپذیرفتن صریح چنین مسألهای، در عمل راههایی در قانون برای تخفیف این گونه مرتکبان وجود دارد.در این مقاله سعی در اثبات این نکته شده است که، علی رغم عدم تاثیر انگیزه شرافتمندانه در مجازات ثابت قصاص، راههایی برای محکوم نکردن اینگونه قاتلان به ارتکاب قتل عمدی و تحمیل مجازات قصاص بر آنها در حقوق ایران وجود دارد. یکی از این راهها، استناد به ماده 268 قانون مجازات اسلامیاست که در تایید آن میتوان به نظرات برخی از فقیهان نیز استناد کرد. از اینها گذشته، راه دیگری که برای پرهیز از برخوردی همسنگ با برخورد انجام شده با قاتلان معمولی در مورد مرتکبان قتلهای ترحمآمیز وجود دارد، تشکیک در احراز رابطه سببیت میباشد، زیرا اکثر اینگونه قتلها با ترک فعلرخ میدهد، یعنی مرتکب، مانعی در مقابل مرگ ایجاد نکرده، نه این که باعث مرگ شده باشد;در مقاله حاضر، مجموعه این راه حلها به تفصیل مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند گرفت و نتیجه گرفته خواهد شد که، علی رغم این که شاید نتوان برای کسی حق کشته شدن را قائل شد، لیکن بسیاری از موارد قتلهای ترحمآمیز، عبارت از اجازه مردن دادنو نه کشتنقربانیان میباشد و حکم به تحقق قتل عمدی در اینگونه موارد دادن، آسان و منصفانه نیست.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code