ایجاد قانون اساسی و اصول تغییر ناپذیر
نویسنده : سام بروکه؛ مترجم : همتی، مجتبی؛
(26 صفحه – از 255 تا 280 )
چکیده:
قانون اساسی،میثاق اساسی یک ملت است.وجود قانون اساسی(نوشته یا نانوشته) و عمل به آن،نشان از وجود منطق اساسی روابط انسانی(یعنی قرارداد جمعی یا به صورت مصطلحتر قرارداد اجتماعی)در یک جامعه است که مبنای اساسی تنظیم و کنترل(روابط بین سازمانهای دولتی با همدیگر،روابط دولت با مردم و مردم با یکدیگر در چارچوب فرهنگ سیاسی مبتنی بر قرارداد و رضایت درونی)میباشد. اگر این سند منعکسکننده اراده آحاد شهروندان و همه گروههای انسانی و تضمین کننده حقوق و تکالیف برابر همه شهروندان باشد(و نه اراده یا حقوق طیف یا گروه خاص)میتوان گفت سند یا قراراداد مزبور معتبر و مشروع و عادلانه است و همین وصف عادلانه بودن به دیگر امور نیز سرایت خواهد کرد.در هر قانون اساسی،دو مؤلفه اساسی تعیینکننده میباشد:یکی اصول قانون اساسی که(این اصول عمدتا مربوط به ساختار دولت ملی،رژیم سیاسی و نیز حقوق بنیادین شهروندان میباشد)مبنای اعتبار قانون اساسی بوده و تضمینکننده عنصر ثبات در حیات اجتماعی است.دیگری بازنگری قانون اساسی است که پاسخگوی نیازهای متغیر نسلهای مختلف یک ملت و منعکسکننده ادواری اراده آنهاست.در نوشتار حاضر به این دو مهم پرداخته شده است.
آخرین دیدگاهها