زمینه های اجتماعی، نهادی استقرار دولت مشروطه


نویسنده : هاشمی، سید محمد؛ شاهی، محمد شریف؛

(‎25 صفحه – از 263 تا 287 )

چکیده:
در طی بیش از دو قرن گذشته – از انقلاب آمریکا۱۷۷۸.م و فرانسه ۱۷۸۹.م- نظریه‌ی دولت مشروطه. نظریه ی قالب در تعیین شکل و محتوای دولت ها بوده و محور گفتمان حقوق-سیاست قرار گرفته است. این نظریه بیان گر؛ دولتی محدود و مقید به حقوق و آزادی های اساسی شهروندان است. در ضمن سندی مدون به نام قانون اساسی این محدودیت ها از طریق اعلان حقوق و آزادی ها و ترسیم نهادهای حکمران و تصریح محدوده ی مشروع صلاحیتشان» جلوه‌ای حقوقی و هنجاری به خود می‌گیرد. دولت مشروطه گراء با پایستگی به اصول شکلی و ماهوی؛ نظیر حاکمیت قانون» تفکیک قواء دموکراسی و تضمین حقوق و آزادی های اساسی شهروندان محدود می گردد. وجود این اصول شکلی و ماهوی (که پرداختن به آنها موضوع این نوشتار نیست.)اگرچه شرط لازم تاسیس دولتی مشروطه است., اما در موارد متعددی با وجود تمهید این اصول و نظم مبتنی بر قانون اساسی در یک کشور دولت مشروطه به تمامی وجه مستقر نشده و یا آن که کامیاب نبوده است. این تحقیق بر اساس این واقعیت به جستجوی شرایط محیطی و زمینه ای است که رشد و نمو نظریه دولت مشروطه را سبب شده و بستری مناسب برای تاسیس نخستین نمونه های دولت مشروطه را فراهم آورده است. در این جستجو دو عامل نمود بیشتری می یابند؛ نخست،تبدیل دولت شخصی به دولت نهادمند به عنوان محرکی برای حقوقی سازی ساخت دولت. دوم پیدایش و قدرت گیری جوامع شهری (بورژوازی) مطالبه گرء یا به تعبیری گذار از وضعیتی رعیتی به شهروندی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code