نزاع اراده گرایان و سودگرایان در مفهوم حق


نویسنده : شفیعی سردشت، جعفر؛

(‎38 صفحه – از 209 تا 246 )

چکیده:
در این مقاله بر آن هستیم به طور موجز ضمن ارائه چارچوب تحلیلی هوفلد از مفهوم حق و مطالعه امتیاز، ادعا، قدرت و مصونیت به تأمل پیرامون نظریه­ های اراده و سود در باب حق همت گماریم. هر یک از این نظریه­ها به دنبال ارائه یک چارچوب نظری منسجم هستند تا همه مفهوم­های هوفلدی را به درستی دربر بگیرد. با وجود این، ساختار متفاوت آن مفهوم‌ها،گاه آنچنان از یکدیگر فاصله می­گیرد که گنجاندن آنها ذیل هریک از این نظریه‌ها، مشکل می نماید. نظریه اراده، صاحب حق را فردی می داند که می تواند اجرا یا عدم اجرای یک تکلیف را انتخاب نماید. به دیگر سخن، حق را انتخاب­های حمایت­ شده می داند. در این نظریه، تمرکز بر فاعلیت باعث می­شود تا برخی از حق­های مألوف نظیر حقوق کودکان، حقوق بزرگسالان فاقد قدرت انتخاب و حق های غیرقابل اسقاط، از قلم بیفتند. نظریه سود، حق را تضمین منفعت دارنده اش می­داند و تکلیف مکلف به انجام یا عدم انجام عملی خاص را در گرو منفعت صاحب حق تلقی می­کند. تمرکز این نظریه بر سود و منفعت، با وجود اینکه خلأهای موجود در نظریه اراده را پر می­کند، اما باعث گستردگی بیش از حد تأسیس حق و ناکارآمدی آن می­گردد. سرانجام، علی رغم اینکه قرائت­های اخیر از نظریه اراده، تا اندازه­ای اشکال­های نظریه سنتی را رفع می­کند و مبنایی مستحکم برای آنها بنیان می­نهد، اما باز هم با زبان رایج حق فاصله دارد. لذا، به عنوان یک راهکار پیشنهاد می شود قرائتی جدید از نظریه اراده ارائه شود و این نظریه به این صورت تعدیل گردد که با استمداد از نظریه سود، شکاف ها و خلأهای موجود در آن نظریه پوشانده شود و نظریه سود، صرفاً در حد مکمل و فرعیِ نظریه اراده، مد نظر قرار گیرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code