قراردادهای نفتی مشارکت ‌در‌ تولید و بیع متقابل از دیدگاه تحلیل اقتصادی حقوق


نویسنده : بهمیی، محمد علی؛ فرج مهرابی، حسن؛

(‎33 صفحه – از 141 تا 173 )

چکیده:
پیدایش و رشد اندیشه تحلیل اقصادی حقوق در نیم قرن گذشته منجر به توجه به عنصر کارایی در حقوق شده است. ابزارهای تحلیلی این اندیشه نوین در زمینه حقوق قراردادها، چنین امکانی را فراهم می‌کنند که بتوان میزان کارایی دو عمل حقوقی مجزا را نسبت به یکدیگر سنجید و عوامل ناکارآمد هر یک را نیز مشخص نمود. عنصر کلیدی در سنجش کاراییِ ساختار قرارداد، توجه به سه اصل هزینه‌های مبادلاتی کمتر، همکاری بیشتر و انعطاف پذیری بهینه قرارداد است. اعمال این اصول بر قراردادهای نفتی بیع متقابل و مشارکت ‌در‌ تولید نشان می‌دهد که هزینه‌های مبادلاتی قرارداد بیع متقابل بیشتر از مشارکت ‌در‌ تولید است؛ همچنین قرارداد بیع متقابل همگرایی مطلوبی میان منافع کارفرما و پیمانکار ایجاد نمی‌کند و این امر موجب کاهش سودهای ناشی از همکاری می‌گردد. در زمینه انعطاف پذیری نیز قرارداد مشارکت ‌در‌ تولید در وضعیت بهتری قرار دارد؛ زیرا ساختار قرارداد مزبور این امکان را به طرفین می‌دهد که، چه در زمان انعقاد و چه در زمان اجرای قرارداد، تطابق و هماهنگی بیشتری میان مفاد و ساختار قرارداد با شرایط ویژه خود پدیدآورند. شناخت نقاط ناکارآمد قرارداد بیع متقابل از طریق اعمال ابزارهای تحلیل اقتصادی قرارداد بر آن، این فایده را به دنبال دارد که با اصلاح قرارداد می‌توان مجموع سود طرفین از اجرای پروژه را افزایش داده و چارچوب مناسب‌تری برای همکاری جهت استخراج منابع نفتی ایجاد نمود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code