ازحقوق مدرن تا حقوق پست مدرن؛ تاملی در مبانی تحول نظام حقوقی


نویسنده : شهابی، مهدی؛

(‎50 صفحه – از 637 تا 686 )

چکیده:
پيچيدگي گفتمان حاكم بر حقوق پست مدرن، نقش آن را در تحول مباني حقوق مدرن با ابهام روبه‌رو ساخته است. حقوق مدرن بر دو مفهوم عقلانيت تجربي و «حق» به‌عنوان ارزش استوار است. اين عقلانيت، با تكيه بر دوگانگي سوژه (ذهن) و ابژه (عين) كه انعكاسي از روش پوزيتيويستي مدرنيته است، در دولت حافظ حقوق مدني و سياسي تعين يافته و در راستاي همين مفهوم حق، نقش اصلاح تجربی ساختار اجتماعي را برعهده مي‌گيرد. حقوق پست مدرن با انكار مبناگرايي، ذات‌گرايي و از همه مهم‌تر واقع‌گرايي، هر دو مفهوم حق و عقلانیت تجربی و روش پوزیتیویستی آن را به چالش می‌کشد. بدین ترتیب حقوق مدرن حقوقی انعطاف‌ناپذير و حقوق پست مدرن حقوقی انعطاف‌پذير تلقی می‌شود. با این حال، در مورد تأثیر گفتمان پست مدرن بر دو مقوله حق و عقلانیت مدرن تردید وجود دارد؛ جهانی شدن مفهوم «حق» نشان از ایستادگی حقوق مدرن دارد و کارکردگرایی و تأکید بر تأثیربخشی تجربی، نه تنها عقلانیت تجربی را با بحران روبه‌رو نساخته، بلکه نشان از تبدیل عقلانیت شکلی حقوق مدرن به عقلانیت ماهوی و واقعی دارد. بنابراين، «از حقوق مدرن تا حقوق پست مدرن»، نه عبور از گفتماني به گفتمان ديگر، كه تنها به معناي تقويت شاخصه‌هاي مدرنيته حقوقي است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code