اصول حاکم بر اعاده دادرسی


نویسنده : نهرینی، فریدون؛

(‎27 صفحه – از 1 تا 27 )

چکیده:
شکايت و تجدید نظر از آرا دادگاه ها، اصولا طريقی برای سلامت و درستی آن است. رسيدگی ماهوی در دو مرحله دادرسی نخستين و تجديد نظر، درستی و صحت حکم دادگاه را به طور نسبی تضمين می کند و همين اندازه ، به حکم قطعی ، اثر اجرایی می بخشد. چهره ديگری از اين بازنگری که پس از قطعيت حکم با درخواست محکوم علیه، خود را نشان می دهد، اعاده دادرسی است که فقط از مجرای جهات استثنایی و انحصاری به بار می نشيند. جهات اعاده دادرسی در امور مدنی و کيفری از آنچنان اهميت خطیر و ارزان والایی برخوردار است که درستی حکم قطعی را با ترديد جدی مواجه ساخته و تحقق و اثبات هريک از آن جهات در دادرسی جدید، حکم مزبور را از اثر می اندازد با پژوهش به عمل آمده روشن شده که بر خلاف سایر طريق شکايت از آراء، اعاده دادرسی تنها طريقی است که کمال آن طی دو مرحله دادرسی، فرجام می یابد. ضمن آن که نه تنها بازگشایی دادرسی در اين نوع شکايت فوق العاده، صرفا با توسل به جهات خاصی صورت می پذيرد، بلکه قبول و پذيرش آن در مرحله مقدماتی، رسيدگی ماهوی دادگاه را در مرحله دوم اعاده دادرسی، اصولا منحصر به توجه به همان جهت مورد تجويز می کند ناديده گرفتن اصولی که با توجه به نصوص قانونی در اين مقاله ارائه شده، اگر چه اعتبار رسيدگی و حکم ناشی از اعاده دادرسی را از منظر تحليۀی و نظری مخدوش می سازد، اما بازگشایی دوباره آن را نيز به سهولت بر نمی تابد. دراين مقاله برآنيم تا با نگرشی نو، اصول حاکم بر اعاده دادرسی را در حقوق ايران بر شمرده و با نگاهی به حقوق تطبیقی ، به بررسی و تحليل آن بپردازيم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code