توجیه یا دلیل آوری برای مجازات (2)


نویسنده : Cavadino.M؛ Dignam.J؛ مترجم : صفاری، علی؛

(‎32 صفحه – از 407 تا 438 )

خلاصه ماشینی: “در نتیجه،کیفر نبایستی شدیدتر از مقدار لازم برای دستیابی بهاهداف کاهنده جرم از طریق بازدارندگی بوده و بایستی متناسب با جرمولی با توجه به معیارهای حاکم در زمان خودش نسبتا خفیف باشد(بنابراین،همانند سزاگراها او از یک تعرفه کیفری متناسب حمایتمی‌کرد،هر چند خود بکاریا طرفدار کاهندگی کیفر بود). به طور کلی،فلسفه بکاریا نوعی ترکیب غریب و محتاطانه از دغدغهنسبت به حقوق افراد تحت قرارداد اجتماعی از یک سو،و کاهش گراییفایده گرا از سوی دیگر است-به این دلیل محتاطانه و غریب که نظریهحقوق و فایده گرایی از لحاظ فلسفی ناهمساز و غیر قابل جمع هستند. 13قانون 1991 مقرر داشت که زندان بایستیمعمولا برای مرتکبینی در نظر گرفته شود که مرتکب جرائمی شده‌اند کهشدت آنها چنان کیفری را توجیه می‌نماید و این که هم کیفرهای توقیفیو هم غیر توقیفی بایستی آزادی مرتکب را تا حدی بگیرند که متناسب باشدت جرم آنان باشد. چنینرویکردی به طور محسوسی از نوع نگاه مدل عدالت لیبرالی به رسیدگیلازم فاصله می‌گیرد:به عبارت دیگر اگر این رویکرد از چیزی ناراضیباشد عبارت از تضمین‌های دادرسی شکلی بیش از حد برای کیفر کردنمرتکبین است با این استدلال که چنین تضمیناتی می‌توانند به عنوان مانعی&%04343OHTG043G% باشند در جهت کسب اطمینان از این که مرتکبین کیفر شایسته خود رادریافت دارند. بنابراین توجیه همه جانبه و کلی برای داشتن نظام مجازاتها بایستیآینده‌نگر و قبل از هر چیز تقلیل دهنده باشد:که مبتنی است بر این ادعا کهمجازات کاری می‌کند که وقوع جرم را کاهش دهد،و بدین وسیله ازکاهش آزادی مثبت مردم دیگر جلوگیری می‌کند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code