آیا جرم وجود دارد؟


مترجم : نجفی ابرندآبادی، علی حسین؛

(‎42 صفحه – از 61 تا 102 )

خلاصه ماشینی: اما از آنجا که این اندیشه از تحلیل عمل عمدی انسان که جرایم تنها یکی از (30) Droit des moyens نمونه‌های آن هستند منتج می‌شود،به نظر می‌رسد که تحلیل مختصر آن‌ (1)برای درک بهتر ماهیت نظامهای کیفری جرایم(2)و بنابراین‌ چگونگی اهمیت تقبیح خشونت و نیرنگ در مرکز این نظامها مفید باشد. حال،ایرادی که مطرح‌ کرده‌اند این است که اگر در این موارد مختلف توسل به نیرنگ اساس جرم‌ را تشکیل می‌دهد،پس چرا چنین تفاوتهایی بین عناصر تشکیل دهنده جرم‌ کلاهبرداری،بر حسب این که جرم در آلمان یا در فرانسه ارتکاب یافته‌ باشد،وجود دارد؟یا چرا چنین تفاوتهایی بین عناصر تشکیل دهنده خیانت‌ در امانت در قانون جزای قدیم و قانون جزای جدید فرانسه وجود دارد؟ صرفنظر از وجود تفاوت در نیازهای اجتماعی یا تحول اجتماعی که‌ برای مثال سبب می‌شود تا نیازهای چندی در زمینه حمایت از حق مالکیت‌ که تا به حال نا شناتخته بوده است،از طریق ایجاد انواع جدید قرار دادها یا از طریق توسعه غیر منتظره قرار دادهای موجود متجلی شود،پاسخ به ایراد فوق‌ را باید در تحلیل مفاهیم تقلب و خشونت جستج کرد. در مورد جرایم مصنوعی‌ نیز وضع به همین منوال است،یعنی از آنها فقطبرای بهتر نشان دادن‌ ماهیت آن چه که در مرکز نظامهای کیفری وجود دارد استفاده می‌شود: یعنی ممنوعیت خشونت و نیرنگ که هسته اصلی این نظامها را تشکیل‌ می‌دهد،متغیر بودن تاریخی و جغرافیایی نظامهای کیفری،به طور مشخص، با عمومی و دائیم بودن جرایم قتل و سرقت در این نظامها،که اشکال بارز خشونت و نیرنگ محسوب شوند،اختلاف فاحش دارند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code